پزشكی قانونی اعلام نمود: ۳۶ هزار و ۴۴۲ مرگ مشكوك در یك سال، آخرین وضعیت اجساد سانچی
خاتون یار پزشكی قانونی اعلام نمود: ۳۶ هزار و ۴۴۲ مرگ مشكوك در یك سال، آخرین وضعیت اجساد سانچی
پزشكانش آن قدر آدم های سوخته و خفه شده و زخمی دیده اند، خسته اند، كلافه اند. تعداد متخصصان پزشكی قانونی كم است، اما با همین كمبود نیرویی كه بودجه دولت جبرانش نمی كند، در یك سال ۳۶ هزار و ۴۴۲ مرگ مشكوك را تشخیص داده اند. سه هزار و ۷۰۸ پرونده خطای پزشكی را بررسی كردند. آنها حالا درگیر نمونه گیری از خانواده قربانیان حادثه «سانچی» هستند. احمد شجاعی، رئیس سازمان پزشكی قانونی جزئیات كار در پزشكی قانونی، سختی های كالبدشكافی و بی مهری ها، اهدا و كمبود جسد و... را تشریح می كند. درچند روز گذشته، سازمان پزشكی قانونی درگیر حادثه «سانچی» بوده است. پیش از این اعلام گردید كه از خانواده قربانیان این حادثه برای شناسایی اجساد نمونه گیری شده است اما هنوز خبری از اجساد نیست.
بله، ما نمونه گیری ها را انجام دادیم. از چینی ها خواستیم كه اجساد را بفرستند اما آنها می گویند كه شما نمونه هایتان را بفرستید تا ما تطبیق دهیم. ظاهرا تا الان سه جسد پیدا شده؟
بله اما هیچ كدام تحویل داده نشده اند. دلیلش چیست؟
گفته اند تا زمانی كه تشخیص هویت انجام نشده، جسدها را نمی فرستند. تا كی مقرر است اجساد پیش آنها بماند؟
نمی دانیم، آنها باید تصمیم بگیرند. ما درخواست داده ایم تا جسدها را برایمان بفرستند و خودمان این جا بررسی نماییم اما آنها می گویند شما نمونه خانواده ها را بفرستید. معمولا از نظر قانونی چه روندی باید طی شود؟ یعنی جسد برای تشخیص هویت در همان كشوری می ماند كه مرگ در آن رخ داده؟
قاعدتا آنها باید شناسایی كنند، مطمئن شوند و بعد اجساد را به ایران بفرستند. درست است سازمان پزشكی قانونی در این یكی دو سال اخیر، به دنبال حوادثی مثل منا و پلاسكو و آتش سوزی قطار تبریز- مشهد و به تازگی هم سانچی، بشدت درگیر تشخیص هویت اجساد بوده است. اجسادی كه اغلب دچار سوختگی بودند و بشدت پزشكان را درگیر كردند. هرچند هر چندوقت یك بار حوادثی این چنینی در كشور رخ می دهد كه نیاز به تشخیص هویت دارد، اما گفته می گردد كه این سازمان با مشكل كمبود نیرو بخصوص متخصص پزشكی قانونی مواجه می باشد. حتی نیروها آن قدر كم هستند كه بعضی از مراكز در استان ها، چاره ای جز تعطیلی نداشته اند.
بله، در پزشكی قانونی، مهمترین مشكل ما، كمبود كادرپزشكی است. البته در نیروهای غیرپزشك هم كمبود داریم اما گیر و مشكل اصلی ما كم بودن نیروهای پزشك است. متاسفانه به علت شرایط خاص، همكاران پزشك، خیلی تمایلی به كار در سازمان ندارند. یكی از دلایل آن هم، نابرابری حقوق و مزایا در وزارت بهداشت و همینطور سختی كار است. وقتی می گویند گروهی سختی كار دارند، پس باید امتیازات بیشتری هم بگیرند. درحالی كه در سازمان پزشكی قانونی این طور نیست و امتیازات نابرابر است، این عوامل منجر می گردد تا پزشكان رغبتی برای حضور در سازمان نداشته باشند. اما همین كمبود نیرو منجر شده تا برخی از مراكز تعطیل شوند.
بله، وقتی یك شهر یا یك مركز، تنها با یك پزشك اداره می شود، اگر به هر دلیلی آن پزشك انصراف دهد و برود، آن مركز تعطیل می گردد. مراكزی هستند كه دو پزشك دارند، یكی كار را ترك می كند، بار سنگین كار، بر دوش دیگری می افتد و پس از مدتی می بینیم كه پزشك دوم هم می رود. با طرح مشكل كه كمبود نیرو جبران نمی گردد. برای جبران آن چه اقدامی كرده اید؟ ما مجوزهای جذب نیرو را از سال های قبل گرفته ایم، اما متاسفانه باز هم در خیلی از شهرستان ها، پزشكان داوطلب نیستند و وقتی اعلام نیاز كرده ایم، كسی نیامده است. در شهرهای بزرگ داوطلب داریم اما مشكل ما شهرهای دور است كه پزشكان برای كار، به آن منطقه نمی روند. البته ما فقط كمبود پزشك نداریم، همان گونه كه گفتم، كمبود كادر غیرپزشك هم داریم. ما تنها توانسته ایم یك سوم پست های سازمانی مان را پر نماییم و دوسوم آن خالی است. از آن طرف، دولت برای استخدام مشكل دارد، وقتی صحبت از كمبود نیرو می نماییم، می گویند كشور مشكل بودجه ای دارد. درچه مناطقی مراكز پزشكی قانونی با یك نفر اداره می شوند؟
معمولا شهرهای كوچك. البته در آن مناطق، میزان رجوع ها آن قدر نیست كه به نیروهای زیادی احتیاج داشته باشند. یك نفر هم می تواند جوابگو باشد. البته ما مراكزی هم داشتیم كه به علت كمبود نیرو، تعطیل شده اند. بیشتر در كدام استان ها؟
اینها در سطح كشور پخش هستند. البته خیلی از مدیران تلاش می كنند كه این مراكز تعطیل نشود، مثلا چندوقت پیش یكی از مراكز در ایلام، به علت نبود نیرو تعطیل شده بود، ما دستور دادیم كه این مركز تعطیل نشود، حالا هفته ای یكی دور روز هم كه شده، یك پزشك از مركز استان فرستاده شود. الان در خیلی از شهرها مردم گرفتاری و مشكلات دارند، ما نباید با تعطیلی این مراكز، به مشكلات مردم اضافه نماییم. وقتی مركزی تعطیل می شود، مردم ناچار هستند تا هزینه بیشتری صرف كنند و به شهرهای مجاور بروند. بنابراین است كه ما می گوییم هر طور شده، مراكز پابرجا بمانند. وقتی مركزی تعطیل می شود، به هرحال میزان رجوع به مركز استان ها یا حتی تهران هم زیاد می گردد. بله، این مسائل را هم وجود دارد. برای رفع این كمبودها، با عنایت به این كه می گویید دولت هم برای استخدام مشكل دارد، بهتر نیست مشوق هایی تولید شود و سختی كار این پزشكان بهتر دیده شود؟
بهترین مشوق، حقوق و مزایاست كه باید اصلاح شود. اگر حقوق و مزایا عادلانه پرداخت شود، پزشكان در همان شهر دورافتاده، كار می كنند. مثل پزشكانی كه در طرح پزشك خانواده مشغول به كار هستند و حقوق قابل توجهی می گیرند. ما نمی گوییم چقدر به پزشكان پزشكی قانونی پرداخت كنند. ما می گوییم این پرداخت ها در سطح كشور، برابر باشد. عدالت این است وقتی كه یكی كار سنگین تری انجام می دهد، حقوق بیشتری هم بگیرد. متاسفانه خیلی از جاها این طور نیست و هر سازمانی به دلخواه حقوق پرداخت می كند. سازمان تامین اجتماعی به كارمندانش، دانشگاه ها به اعضای هیأت مدیره. ما ضوابط دولت را رعایت می نماییم، اینها سبب شده تا با مشكل مواجه شویم. الان چقدر كمبود نیرو دارید؟
ما نزدیك به ۸۰۰ پزشك در كشور داریم كه این یك سوم نیاز ماست. ما فشار كار را بر دوش سایر كاركنان انداخته ایم. الان بیشتر در كدام گروه، كمبود پزشك دارید؟
بیشتر پزشك عمومی و متخصص پزشكی قانونی. شما به مبحث سختی كار پزشكان در پزشكی قانونی اشاره كردید، فكر می كنم آنها تحت تأثیر كاری كه انجام می دهند، از بُعد روان هم بشدت صدمه پذیر هستند. برای این بخش اقدامی انجام شده؟
به هرحال طبیعی است، كسی كه از بامداد تا شب در یك فضای نامطلوبی صحنه های ناراحت كننده می بیند، بوی نامطبوعی بیاید و در آزمایشگاه ها روی نمونه های اجساد كار كند، فضای كار، جالب نیست. توجه به این بخش ها، در دست ما نیست. دولت باید اعتبار و نیرو بدهد. اگر ما نیرو به اندازه كافی داشته باشیم، شیفت كاری كم می گردد و پزشكان به صورت مداوم در سالن تشریح، مشغول نخواهند بود. سالانه چه تعداد جسد به پزشكی قانونی ارجاع می شود؟ به صورت كلی، آمار مراجعات ما به پزشكی قانونی، ۳، ۵ میلیون است، البته گاهی از ۴ میلیون هم رد شده و به ۵ میلیون رسیده است. از این میزان مراجعه، شاید سه درصد، مربوط به كار با جسد است، اما به هرحال كار با جسد، سخت است و وقت گیر. در سال ۹۵، ۵۸ هزار و ۱۸۱ جسد به سازمان پزشكی قانونی ارجاع داده شد. تعداد مرگ های غیرطبیعی چقدر است؟
از میان همه جسدهایی كه سال گذشته به ما ارجاع داده شد، ۳۶ هزار و ۴۴۲ مورد از تعیین علت شده ها، مربوط به مرگ های غیرطبیعی بودند. البته پس از اجرای طرح داد پزشك كه از سال گذشته اجرا شد، میزان ارجاع اجساد، ۳۰ درصد كم شد؛ چراكه خیلی از اجساد لازم نیست برای ما فرستاده شوند و با یك معاینه پزشك مجرب، می توانند تعیین علت شوند. در بعضی از شهرها، این میزان رجوع تا ۴۰ درصد هم كم شده است. طرح داد پزشك در چند استان اجرا شده است؟
در بیشتر استان ها، درحال اجراست اما در بعضی استان ها به صورت كامل و در بعضی دیگر، ضعیف اجرا می گردد. مثلا در استان فارس، حدودا كامل اجرا می گردد. البته اگر این طرح اجرا شود، خیلی می تواند در آمارگیری ها و تشخیص علت فوت كمك نماید و وزارت بهداشت از این آمارها خیلی می تواند استفاده نماید. پزشكان متخصص پزشكی قانونی و همینطور پزشكان عمومی كه تجربه كار دارند، در این طرح قرار گرفته اند. اجرای طرح داد پزشك در برنامه ششم توسعه تصویب شده، آیین نامه آن هم تهیه شد. رئیس قوه قضائیه آن را ابلاغ نمود و با ابلاغ آیین نامه آن، دادپزشك، شكل قانونی به خود می گیرد. البته پیش از این هم قانونی بود، اما قبلا در قالب یك طرح میان وزارت بهداشت و سازمان پزشكی قانونی اجرا می شد. الان مجلس آن را رسما تصویب كرده و باید طبق آن عمل شود.
یعنی با اجرای این طرح، اجساد برای تعیین علت فوت به پزشكی قانونی منتقل نمی شوند؟
ببینید وقتی فردی فوت می كند، اگر پزشك باتجربه باشد، می تواند تشخیص دهد كه مورد قضائی نیست و فرد بر اثر بیماری جانش را از دست داده و همان جا جواز دفن صادر می شود، اما وقتی این افراد به پزشكی قانونی منتقل می شوند، پس از آزمایش های مختلف مشخص می گردد كه فرد به علت بیماری فوت كرده كه علت فوت می توانست از اول هم با معاینه درست تشخیص داده شود. با اجرای این طرح، خود خانواده می تواند درخواست كالبدشكافی كنند؟ بله صددرصد. اجسادی كه با كوچكترین اعتراض خانواده ها همراه باشند و كوچكترین نقطه ابهامی درباره علت فوت وجود داشته باشد، جزو پرونده های قضائی به شمار می روند و كالبدشكافی و نمونه برداری برایشان انجام می گردد. دلیل طولانی بودن زمان تعیین علت فوت چیست؟ ما اگر بخواهیم جواب دقیقی بدهیم، باید آزمایش ها به صورت كامل انجام شوند. روند بعضی از آزمایش ها چند ماه طول می كشد، البته ما ابلاغ كردیم كه این زمان به حداقل برسد، قبلا ۸۹روزه بود، الان درحال كم شدن است، اما به هرحال، آزمایش روی یك نمونه بافت، زمان زیادی می برد. اینها را تحت عنوان مرگ های مشكوك بررسی می كنید؟ بله، هر مرگی كه مشكوك باشد، برایش پرونده قضائی تشكیل می گردد. كسی كه به صورت غیرطبیعی جانش را از دست داده باشد، حتما برای تشخیص علت فوت، به پزشكی قانونی منتقل می گردد. اعتراض خانواده ها برای تشخیص علت فوت در پزشكی قانونی، چقدر به مسأله قصور پزشكی ارتباط پیدا می كند؟ در سال های اخیر شاهد می باشیم كه خیلی از افراد، مرگ ها را به مصرف دارو یا انجام یك جراحی، مرتبط می دانند و همیشه گزینه قصور پزشكی برای خودشان مطرح است.
زمانی كه شكایتی پشت ماجرا باشد، ما به صورت دقیق علت فوت را بررسی می نماییم و آن را به كارشناسان ارجاع می دهیم. برپایه آن هم مشخص می گردد كه قصوری متوجه پزشك معالج بوده یا خیر. دادگاه برپایه نظر ما رأی می دهد. چند درصد از مراجعات مربوط به قصور پزشكی است؟
در ۷ماه امسال، ۳ هزار و ۷۰۸، پرونده قصور پزشكی به پزشكی قانونی ارجاع شد كه از ین تعداد، ۱۵۰۳ پرونده محكوم و ۲ هزار و ۲۰۵ پرونده تبرئه شدند. از میان همه این پرونده ها، جراحی های زنان و زایمان با ۴۸۱ پرونده بالاترین قصور را داشتند كه پس از آن دندانپزشكی با ۳۵۹ پرونده و جراحی عمومی با ۳۵۸ در رتبه های بعدی قرار می گیرند. چه تعداد از مرگ ها مربوط به قصور پزشكی بوده است؟
این آمار در دست نیست. البته تعدادشان هم خیلی بالا نیست. به ندرت اتفاق می افتد. ما پرونده های جنایی زیادی داریم كه تعیین علت فوت، خیلی به روند پرونده كمك می نماید و یك پرونده مثلا آتش سوزی را تبدیل به یك پرونده جنایی می كند. ما از این نمونه ها زیاد داریم.
حرف از كمبودها شد. شاید یكی از مهمترین دغدغه های دانشجویان و دانشگاه های علوم پزشكی كمبود جسد باشد. آن قدر كه دیگر كاركردن روی جسد برای دانشجویان علوم پزشكی برای گذراندن واحد آناتومی، تبدیل به یك آرزو شده باشد. این مورد در استان ها وضع وخیم تری به خود گرفته است. چه كار باید كرد؟
دانشگاه های علوم پزشكی برای تربیت پزشك به جسد نیاز دارند. آنها باید با اعضا و بافت های بدن آشنایی داشته باشند و این مورد جزو لاینفك آموزش آنهاست. دانشگاه ها دستشان از همه جا بسته است، ما قبلا اجساد ناشناس و بی صاحب را برای مدتی نگهداری می كردیم، وقتی كسی سراغشان نمی آمد، آنها را به دانشگاه ها می دادیم؛ البته تعداد این اجساد اندك است و مشكل دانشگاه ها را به آن صورت حل نمی نماید. آموزش ۷۰، ۸۰ دانشجو با یك جسد به جایی نمی رسد. از سوی دیگر ما برای واردات جسد صحبت هایی كردیم. تعدادی از شركت ها و گروه ها برای واردات جسد اعلام آمادگی كردند اما هنوز موفق به واردكردن نشده اند؛ این هم معضلی است. كشورهای دیگر نیاز به جسد را از كجا تأمین می كنند؟ متفاوت می باشد، آنها هم با استفاده از اهدای جسد و هم اجساد ناشناس نیازشان را تأمین می كنند؛ شاید هم بحث خرید و فروش داشته باشند. كلا اجسادی كه در اختیار دانشگاه ها قرار می گیرد مجانی است؟ بله، بابت خود جسد پولی گرفته نمی شود؛ اما آماده سازی جسد هزینه بر است چون باید مومیایی شوند. هزینه اش چقدر است؟
چند میلیون تومان می گردد. من اطلاع دارم كه دانشگاه ها نزدیك به ۷، ۸ میلیون تومان می گیرند اما ما در پزشكی قانونی كمتر می گیریم. مومیایی كردن هزینه بر است و كار راحتی نیست؛ ما این هزینه ها را از دانشگاه ها می گیریم البته خود دانشگاه حاضر است، ۱۰، ۲۰ برابر را پرداخت كند تا جسد داشته باشد. سالانه چه تعداد جسد مومیایی می شود؟
آمارش را نداریم. الان توزیع اجساد در دانشگاه های علوم پزشكی چطور است و دانشجویان چقدر شانس این را دارند كه روی جسد كار كنند؟
زمان ما كه پیش از انقلاب بود، حدود ۸ جسد داشتیم كه رویش كار می كردیم. هر ۱۰۰ دانشجو به حداقل ۱۰، ۱۲ جسد نیاز دارند؛ اما الان یكی دو جسد بیشتر در اختیارشان نیست؛ حتی از یكی از دانشگاه ها خبر دارم كه پس از سه سال كاركردن روی یك جسد، آن را به دانشگاه دیگری فرستاده بودند تا دانشجویانشان در مرحله فارغ التحصیلی حداقل یك بار جسد را ببینند. عمر مفید جسد چقدر است؟
اگر مومیایی شود، خیلی زیاد؛ اما برای آموزش معمولا یك سال می توانند رویش كار كنند، بعد تحویل ما می دهند و ما طی یك مراسم خاصی دفنش می نماییم. اشاره كردید كه بعضی از اجساد متعلق به ناشناس ها و مجهول الهویه هاست.
بله، اینها قبلا زیاد بودند ولی حالا كم شده اند.
چرا؟
قبلا یك سری از معتادان بی خانمان بودند كه فوت می كردند. الان وضع عوض شده، بهزیستی اینها را جمع می كند، سر و سامان می دهد، بنابراین مرگشان كم شده. از سوی دیگر كسی هم اگر فوت كند، معمولا با پیگیری های انجام شده خانواده هایشان پیدا می شوند و جسد را تحویل می گیرند. سالی چند جسد ناشناس به شما ارجاع داده می شود؟
نزدیك ۱۰ تا ۱۵ جسد. با اینها نمی گردد نیاز را برطرف كرد؟
خیلی كم؛ ما الان صد دانشكده پزشكی در كشور داریم كه به جسد نیاز دارند. واردات جسد چقدر هزینه دارد؟
هر چقدر می خواهد بشود، بشود؛ دانشگاه ها حاضر به پرداخت هزینه هایش هستند. وارداتی هم داشته اید؟
دو مجموعه برای واردات جسد اقدام كرده اند؛ تا الان واردات خیلی كمی داشته ایم.
از كجا وارد می كنند؟
نمی دانم خودشان می دانند. ما هم خیلی نمی خواهیم اعلام نماییم از كدام كشور. ممكن است كشور مربوطه موضع بگیرد و دیگر به ما جسد ندهند. برای شما فرقی هم می كند از كدام كشور وارد شوند؟
نه، اما ترجیح ما این است كه غیر مسلمان باشند.
چند وقت پیش ماجرای اهدای جسد از جانب پزشكی قانونی مطرح شد؛ یعنی افرادی پیش از فوت برای اهدای جسد بعد از مرگ اعلام آمادگی می كنند. این اتفاق چقدر می تواند به جبران كمبود جسد كمك كند؟
ببینید مشكل ما با اهدای جسد حل می گردد. اگر مردم اهمیت مبحث را بدانند برای امر خیر خودشان را شریك می كنند. ما برای این كار تبلیغاتی انجام دادیم و در این مدت كوتاه تعداد قابل توجهی ثبت نام داشتیم. چند نفر برای اهدای جسد ثبت نام كرده اند؟
در كشور ۳۵۱ نفر. اینها ثبت محضری هم كرده اند؟
نه محضری ها كمتر بوده اند؛ اما همان ها كه ثبت نام كرده اند، در مرحله بعد، ثبت محضری هم می كنند. آماری كه از تهران داریم نشان داده است كه ۱۷۱ نفر برای اهدای جسد به محضر رفته اند. اینها مربوط به كمتر از یك سال است؛ البته ما دعا می نماییم كه اهداكنندگان جسد عمر طولانی داشته باشند. در این مدت اهدایی هم داشته اید؟
بله، یك زن در تهران ثبت محضری كرده بود و بعد از فوت جسدش اهدا شد؛ البته ما در تلاش هستیم تا در آینده شرایطی فراهم گردد كه برای اهداكنندگان جسد بعد از فوت بودجه ای در نظر گرفته شود و تمام هزینه های خاكسپاری و مراسم ختم و... به صورت مجانی صورت گیرد. از پرونده آقای كیارستمی خبری دارید؟ آخرین بار در تیرماه درباره این پرونده صحبت كردید و گفتید كه چون جسد كالبدشكافی نشد، علت مرگ هم مشخص نمی باشد. از تیر ماه تا الان سند جدیدی به پزشكی قانونی داده نشده؟ خیر، ما همان موقع نظرمان را دادیم. درصد قصور پزشكان را هم مشخص كردیم. پرونده در دادگاه است و دیگر از ما رد شده. از سوی خانواده آقای كیارستمی هم سند جدیدی به ما داده نشده است. سازمان پزشكی قانونی منبع خوبی برای اعلام علت مرگ و میرهاست؛ شاید از میان تمام آمارها موارد مربوط به سقط درمانی بیش از سایر آمارها حساسیت برانگیز باشد، بخصوص برخی منتقدان به تازگی اعلام نموده اند كه پزشكی قانونی به صورت بی رویه جواز سقط درمانی صادر می كند. آخرین آمار سقط درمانی چقدر است و چقدر رشد داشته؟ در ۸ ماه گذشته، ۸ هزار و ۴۱۵ پرونده در رابطه با سقط درمانی تشكیل شد كه از این تعداد به یك هزار و ۵۲۶ مورد جواز داده شد كه آمار تشكیل پرونده نسبت به آمار ۸ ماه سال قبل ۵، ۴ درصد رشد و آمار صدور جواز سقط درمانی ۶. ۸ درصد افزایش داشت. تهران بیشترین میزان سقط درمانی را دارد كه آن هم به علت بالا بودن جمعیت است. در ۸ ماه امسال ۶۲۵ جواز در تهران صادر شده، بعدی مربوط به فارس با ۶۹۹ جواز، خوزستان با ۶۸۶ جواز و اصفهان با ۴۷۰ جواز است. دلیل این افزایش چیست؟
به هر حال یكی از آنها تشخیص زودهنگام است. امروز در معاینه های اولیه متوجه نقص ژنتیكی جنین می شوند؛ در پزشكی قانونی هم بررسی های لازم انجام می گردد. ما لیستی از بیماری ها داریم كه بر مبنای آن مجوز سقط را صادر می نماییم. ما دقیقا نمی دانیم كه چرا افزایش پیدا كرده، اینها را محققان دانشگاهی باید بررسی كنند. بعضی اعلام می كنند كه پارازیت ها و آلودگی هوا در مرگ یا نقص ژنتیكی جنین تأثیر دارد. ما نمی توانیم سقط ها را به این مورد ها ربط دهیم؛ اینها نیاز به كار تحقیقی دارد.
صدور این مجوزها درصد خطایی ندارد؟
نه اصلا؛ مجوز سقط بعد از بررسی متخصصان و آزمایش و سونوگرافی داده می گردد. درست است، آمارها در ارتباط با تصادفات رانندگی چطور است؟ متاسفانه ما امسال در آبان ماه با رشد مرگ های ناشی از حوادث رانندگی مواجه شدیم كه نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴، ۷ درصد رشد داشته است. در آبان ماه ۱۴۰۹ نفر جانشان را از دست دادند؛ اما در كل ۸ ماه گذشته ۱۱ هزار و ۵۶۳ نفر فوت كردند كه این آمار در ۸ ماه سال ۹۵، ۱۱ هزار و ۶۰۹ نفر بود كه حكایت از كاهش ۰. ۴ درصدی دارد. البته ما در ارتباط با آمار مرگ های ناشی از تصادفات سیر نزولی داشته ایم؛ یعنی قبلا از ۲۸، ۲۹ هزار فوتی در سال به ۱۸ هزار مورد رسیده است اما حالا روند كاهش مرگ ومیرها كند شده است.
زنان و مردان چه سهمی از این مرگ ها داشته اند؟
در ۸ ماه امسال ۹ هزار و ۶۷ مرد و دو هزار و ۴۹۶ زن فوت كردند. اگر بخواهید درباره قتل ها صحبت كنید، موارد مرگ پرونده های سلاح سرد چقدر است؟ در ۸ ماه امسال ۴۹۵ نفر به علت استفاده از سلاح سرد فوت كردند كه این تعداد نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴، ۴ درصد افزایش داشته. بیشترین آمار هم مربوط به تهران با ۹۵ نفر است. پس از آن خراسان رضوی با ۴۴ نفر، سیستان وبلوچستان ۳۹نفر، آذربایجان غربی هم ۳۳ نفر كشته داشتند. بیشترین آمار مرگ های این گروه، در مرداد و شهریور رخ داده؛ البته دراین میان مصدومان نزاع آمار وحشتناكی دارد كه برابر با ۳۹۰ هزار و ۷۷۳ نفر است. در این آمار زنان و مردان به هم نزدیك شده اند؛ یعنی ۱۲۴ هزار و ۲۵۹ زن و ۲۶۶ هزار و ۵۱۴ در اثر استفاده از سلاح سرد مصدوم شدند. این نشان داده است كه زن ها هم دست به دعوا شده اند. ما آمارهایی از مرگ در اثر سوختگی، غرق شدگی و برق گرفتگی هم داریم كه نشان داده است در ۸ ماه امسال ۱۱۰۶ نفر در كشور به علت سوختگی، ۸۵۰ نفر به علت غرق شدگی و ۴۶۶ نفر در اثر برق گرفتگی جانشان را از دست داده اند. از این تعداد استان تهران با ۱۳۹ مورد بالاترین آمار مرگ را در اثر آمار سوختگی داشت و بالاترین آمار مربوط به مرگ به علت غرق شدگی و برق گرفتگی با ۱۲۹ و ۴۹ مورد مربوط به استان خوزستان بود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب