تقی آزاد ارمكی مطرح كرد

چرا همه درباره ی شمخانی و جمشیدی حرف می زنند؟

چرا همه درباره ی شمخانی و جمشیدی حرف می زنند؟

به گزارش خاتون یار، تقی آزاد ارمکی می گوید: وقتی اتفاقی رخ می دهد، «همه» آغاز به واکنش نشان دادن می کنند؛ همین می شود که یک دفعه همه در رابطه با «علی شمخانی» یا «پژمان جمشیدی» صحبت می کنند در صورتیکه ذائقه و دغدغه طبقه متوسط پیگیری این دو نفر نیست، اما به دام واکنش نشان دادن و چنین مصرف فرهنگی ای افتاده است. هم اکنون فرمان دست نمایندگان طبقه پایین است.


به گزارش خاتون یار به نقل از ایسنا، تقی آزاد ارمکی - استاد دانشگاه و جامعه شناس - در نشست «مصرف فرهنگی خانواده ایرانی در دوران جهانی شدن» که عصر امروز (۱۳ آبان ماه) در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاددانشگاهی برگزار گردید، اظهار داشت: وقتی جامعه ای ساختارهای قدرتمند اقتصادی، سیاسی و امنیتی دارد، بخش فرهنگی متفاوتی با جامعه ای دارد که در سه بخشی که ذکر کردم وضعیت قوی ندارند. به این علت است که نوعی قطع و وصل شدن در ساحت مصرف فرهنگی خانوار ایرانی رخ می دهد.
او اضافه کرد: این که یک دفعه شاهد افت مصرف کالای فرهنگی هستیم بدین علت است که ساختارهای جامعه در سایر بخش ها گرفتار تغییرات می شود. وقتی جامعه این تصور را داشته باشد که نظام اقتصادی کارآیی کافی دارد، مصرف فرهنگی اش هم بیشتر می شود، اما وقتی می بیند که این ساختار فرو می ریزد، چرا باید برود سینما؟ چرا باید تئاتر ببیند؟ چرا باید سفر برود؟
این جامعه شناس با اعلان اینکه برخی سفرها توام با خشونت به انجام می رسد، اظهار داشت: در تعطیلات می بینیم که جمعیت هنگام سفر به جایی می رود و فرو می ریزد، وقتی هم بازمی گردد، فرو می ریزد و این اتفاق را بین تهران و شهر های شمالی در تعطیلات شاهد می باشیم. اما مثلاً حرکت از پاریس به شهری در جنوب فرانسه این شکلی نیست، شاید ساعت ها در ترافیک بمانند، اما وقتی مردم بازمی گردند چیزی در شهر میزبان تخریب نشده است.
او با اشاره به این که مصرف فرهنگی در کشور ما بدون ساختار است، اظهار داشت: این امر به آشفتگی در ساختار طبقاتی جامعه ایرانی بازمی گردد؛ آشفتگی ای که از فقدان نقش آفرینیِ بورژوازی و به حاشیه رفتن طبقه متوسط نشات می گیرد. در این شرایط همه چیز تحت الشعاع «توده» است و این مساله نمی تواند مصرف فرهنگی را ارتقا دهد.
این جامعه شناس اضافه کرد: وقتی اتفاقی رخ می دهد، «همه» آغاز به واکنش نشان دادن می کنند؛ همین می شود که یک دفعه همه در رابطه با «علی شمخانی» یا «پژمان جمشیدی» صحبت می کنند در صورتیکه سلیقه و دغدغه طبقه متوسط پیگیری این دو نفر نیست، اما به دام واکنش نشان دادن و چنین مصرف فرهنگی ای افتاده است. هم اکنون فرمان دست نمایندگان طبقه پایین است. بر این اساس سازه ی «توده» نیروی اجتماعی را مدیریت می کند. این گروه حتی اگر طبقه متوسط بخواهد برود یک تئاتر ببیند، او را تحقیر می کند.
او اضافه کرد: این که در عزاداری سینما تعطیل باشد نشان داده است تصمیمات دست نمایندگان طبقه پایین جامعه در حاکمیت است. مگر در سینما می رقصند که در روز شهادت تعطیل می شود؟ چنین روندی مصرف فرهنگی طبقه متوسط را هم سرکوب می کند.
آزاد ارمکی بیان کرد: اصلا مهاجرت در چه بستری رخ می دهد؟ در منازعه حاکمیت و طبقه روشن فکری جامعه شاهد مهاجرت ها هستیم.
او با اشاره به یک سوال اساسی اضافه کرد: اصلا خانواده یک نهاد مشروع و قابل دفاع است یا خیر؟ دراین خصوص پژوهش های اجتماعی هم شکل گرفته است. تعدادی از دوستان از خانواده های میان مدت یا تمام شده صحبت می کنند. در کنار این مساله عوامل دیگری همچون تقدس زدایی از خانواده، فردگرایی افراطی و تولید نابرابری نسلی هم وجود دارد.
این جامعه شناس بیان کرد: قصه طلاق هم از بحرانِ معنا، شیوه و مصرف فرهنگی خانواده ناشی می شود. خانواده درحال فروریختن است و سلیقه اش درحال تغییر بسمت دون پایه شدن است. در خیابان ولیعصر که تمام عناصر یک زندگی شهری را در خود جای داده است به جای این که مردم دست هم را بگیرند و راه بروند به جز «رفتار توده گرایانه» شاهد چه چیزی هستیم؟
آزاد ارمکی اظهار داشت: قصه فرو ریختن حرمت و راز در خانواده و تبدیل شدن این موارد به کالای عمومی سبب گشته است که شاهد عشقِ بازاری باشیم. در پژوهشی که انجام داده ام، مشخص شد که در بحث «هم خانگی» یک اتفاق عجیب و غریب در ایران در حال رخ دادن است و بعد هم در رابطه دختر و پسر نمود پیدا می کند. بصورت میانگین بیشتر از ۵۰ درصد ایرانیان حتماً دوست دختر و دوست پسر داشتند و دارند و بعد بسیاری از جوانانی که ازدواج می کنند فکر می کنند باید این مساله را به همسر خود اطلاع دهند و خب اگر هم نگویند زشت است. قدیم هم چنین روابطی بود، اما کسی اعلام نمی کرد و به مرور همسرگزینی طبیعی رخ می داد.
در ادامه این جلسه حسین نوری نیا - عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری - سخنان خویش را با موضوع «نسبت میان فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی در خانواده ایرانی» شروع کرد و اظهار داشت: این مساله در چهار سطح قابل بررسی است. اما اشاره به این نکته ضروریست که فرهنگ ایرانی در طول تاریخ خود از یک سو در تعامل با فرهنگ جهانی بوده است و از طرفی به رغم محلی بودن و ایستادن بر روی ارزش ها و هنجارهای محلی، یک خاصیت جهانی اندیشی هم داشته است.
او اضافه کرد: در سوی اول یعنی تعامل با فرهنگ جهانی برخی مانند دکتر شریعتی و دکتر سروش به تعامل سه فرهنگ باستانی، فرهنگ اسلامی و فرهنگ یونانی با یکدیگر و شکل دادن به فرهنگ ایرانی اشاره داشته اند. دکتر طباطبایی هم دراین خصوص به چهار نص باستانی یا قبل از اسلام، نص اسلامی، نص یونانی و نص دوران مدرن یعنی مشروطه بعنوان نصوص فرهنگی ایران اشاره داشته است.
نوری نیا با اعلان اینکه خانواده ایرانی در درون چنین فرهنگ و نصوصی جای گرفته است، اظهار داشت: در سوی دوم یعنی جهانی اندیشی، فرهنگ ایرانی دارای ارزش هایی است که بعنوان ارزش های جهانی (مانند انسان دوستی، رواداری، مجازی بودن جنگ هفتاد و دو ملت و...) مورد پذیرش قرار می گیرد و امکان گفت و گوی بین فرهنگی را فراهم می آورد. این ارزش ها عمدتاً در ادبیات و عرفان ایرانی تجلی یافته است و در سطح زندگی روزمره خویش را در سنت میهمان نوازی ایرانیان نشان داده و حدودا در تمام خاطرات و سفرنامه های نوشته شده در رابطه با ایران آمده است. توجه سازمان ملل متحد به شعری از سعدی نشانی از جایگاه جهانی اندیشی این فرهنگ دارد که خانواده ایرانی هم از آن متأثر است. به هر صورت نسبت فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی با تکیه بر خانواده ایرانی را در چهار سطح میتوان مورد توجه قرار داد.
او به سطح ساختاری اشاره نمود و اظهار داشت: در این سطح نهاد خانواده در ایران با تنوعی از تغییرات مواجه بوده که سه لایه آن شامل تحول کارکردی خانواده، دوگانگی اقتدار و الگوهای تربیتی است.
نوری نیا در رابطه با تحول کارکردی خانواده، اظهار داشت: در ۱۰۰ سال قبل خانواده در ایران از یک نهاد تولیدی _ اخلاقی که در آن کار هویت و آموزش درون زا بود، به نهادی عاطفی - مصرفی تغییر یافته است. یکی از دلیلهای این تحول و شاید مهم ترین دلیل دراین خصوص را میتوان رویارویی ما با تمدن غرب و ورود ما به دوران مدرن و نفوذ الگوهای جهانی زیست خانوادگی دانست که تا حد زیادی ناشی از تغییرات در ترکیب زندگی شهرنشینی و روستانشینی و تغییر در ساختارهای اساسی انتظام اجتماعی است.
او درمورد دوگانگی اقتدار هم توضیح داد: در خانواده سنتی، اقتدار پدرمحور و شاید درست تر این باشد که بگوییم پیرسالار بود؛ در فرهنگ جهانیِ جدید، برابری جنسیتی و حقوق فردی برجسته شده است. فرآیند تغییر و کمرنگ شدن اقتدار پدر و پررنگ شدن نوعی از برابری جنسیتی و اهمیت یافتن حقوق فردی بخصوص حقوق خردسالان در خانواده که تا ۱۰۰ سال پیش جایگاه چندانی نداشت، در این ۱۰۰ سال بخصوص در دهه های اخیر قابل مشاهده می باشد، بطوریکه امروزه خانواده ایرانی میان این دو نظام ارزشی به صورتی گرفتار تعارض مزمن شده است.
عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری به مورد سوم یعنی الگوهای تربیتی اشاره نمود و اظهار داشت: در فرهنگ جهانی، تربیت خودابرازی و استقلال فردی جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. این تربیت از دوران کودکی شروع می شود و در نوجوانی به اوج خود می رسد در حالیکه فرهنگ ایرانی به رغم میل بسمت خودابرازی آن هم از جانب نسل های جدید هنوز تا حدی بر ارزش بودن «فرزند مطیع و وابسته» تکیه دارد. این شکاف منشأ تنش در روابط والد - فرزند است اما سمت و سوی تغییر کاملا مشخص است و میل به استقلال در نوجوانان و جوانان را در نسل های جدید مانند نسل زد (Z) که حال به عرصه زندگی اجتماعی پا گذاشته بیشتر مشاهده می نماییم و بنظر می رسد در نسل آلفا و بتا به اوج خود برسد.
او به سطح ارزشی - هنجاری اشاره نمود و اظهار داشت: در این سطح ما با مسأله هویت، اخلاق و سبک زندگی در خانواده مواجه هستیم که در سه لایه خودنمایی می کند.
نوری نیا به تعدد نظام های معنایی اشاره نمود و اضافه کرد: خانواده ایرانی امروز همزمان در معرض سه گفتمان مهم و اثرگذار قرار دارد. اول گفتمان ایرانی - اسلامی با لایه های مختلف و حتی متقابل از ایرانی گری تا اسلامی گری؛ دوم گفتمان مدرن جهانی که از دوران مشروطه نضج گرفت و تداوم یافته است و در لایه ای از آن از فرق سر تا نوک پا را فرنگی می خواهد و سوم گفتمان رسانه ای مصرف گرا که بسیار به مد روز غالب وابسته است. هیچ کدام از این سه گفتمان کاملا مسلط نیستند؛ نتیجه ایجاد هویت های ترکیبی و گاه متناقض است که در خانواده ها خودنمایی می کند و اعضاء خانواده را به پذیرش این تفاوت ها و همزیستی با یکدیگر فرامی خواند.
او همین طور در رابطه با گذار از جمع گرایی به فردگرایی، بیان کرد: فرهنگ جهانی با فردگرایی و انتخاب آزاد فرد سازگار است و حقوق فردی در آن جایگاهی ویژه دارد. توجه به زنان و خردسالان بعنوان اشخاصی با حقوق خاص که در گذشته نادیده گرفته می شد، جایگاه ارزشی و هنجاری برتر یافته است. در حالیکه فرهنگ ایرانی بازهم بر پیوندهای خویشاوندی و تعهدات جمعی تکیه دارد، در عین حال اهمیت فرد بعنوان سوژه زندگی در فرهنگ ایرانی جای خویش را باز کرده و رفته رفته درحال عمیق شدن است. نحوه مدیریت این گذار و ایجاد تعادل و تناسب بین تعهدات جمعی و خویشاوندی و هم حقوق فردی اعضاء خانواده تعیین کننده میزان پایداری خانواده است.
نوری نیا با اشاره به نقش رسانه های دیجیتال در سبک زندگی، اظهار داشت: امروزه شبکه های اجتماعی حوزه ای بسیار فراگیر را در بر می گیرند که از کنترل ما خارج می باشند. تمام هزینه هایی که نظام بر سر فیلترینگ شبکه های اجتماعی پرداخت کرده است، بی نتیجه بوده و این رسانه ها بعنوان حاملان فرهنگ جهانی پیش روی میلیونها ایرانی گشوده هستند و به صورت مستقیم در الگوهای مصرف، زیبایی شناسی و روابط عاطفی خانواده تاثیر می گذارند. بخش قابل توجهی از مصرف فرهنگی اعضاء خانواده بخصوص نسل های جدید از رسانه های دیجیتال تأمین می شود و اشاعه پیدا می کند؛ هر چند ما با نوعی از غیبت گفت و گوی انتقادی درون خانواده در این زمینه مواجه هستیم که می تواند این تاثیر را یک سویه کند.
او در رابطه با سطح نمادین و روانی، بازنمایی ها و تخیل فرهنگی هم اینطور توضیح داد: خانواده ایرانی بوسیله رسانه های جهانی تصویری از رفاه، آزادی و روابط برابر را جذب می کند، اما در تجربه واقعی با محدودیت های ایدئولوژیک هنجاری و اقتصادی روبه رو است. این فاصله سبب نارضایتی و فرسایش سرمایه عاطفی خانواده می شود. از طرفی نسل های جوان از نمادها، زبان و شوخی های فرهنگ جهانی استفاده می نمایند. در حالیکه والدین هنوز در قالب زبان سنتی و اخلاقی می اندیشند. این شکاف زبانی نشانه ی نوع و میزانی از تفاوت و یا شکاف فرهنگی است.
نوری نیا اضافه کرد: سیاست فرهنگی ایران هنوز نتوانسته الگویی از خانواده ارائه کند که در عین حفظ ارزش های ایرانی از امکانات فرهنگی جهانی، آزادی، خلاقیت و گفت و گو بهره مند شود. آنچه سیاست فرهنگی ایران از خانواده ترسیم می کند به سبب رنگ و بوی ایدئولوژیک، حتی ظرفیت الگوپذیری ملی ندارد و دراین خصوص شکست خورده است که حتی در امر بعد خانواده و فرزندآوری هم دیده می شود. در عرصه ارزش ها هم ناتوانی در الگوپذیری ملی مشاهده می شود و شکافی قابل توجه بین ارزش ها و هنجارهای خانواده و الگوی ایدئولوژیک برآمده از سیاستهای فرهنگی مشاهده می شود. وقتی این شکاف در داخل فرهنگ ایرانی وجود دارد بیشتر از پیش ناتوان از گام نهادن در سطح جهانی شدن است.
او با اشاره به این که الگوی مقبول سیاستهای فرهنگی، الگوی مقاومت در مقابل تحولات جهانی است، اظهار داشت: این مقاومت تاحدی است که نقطه مقابل خود یعنی تقلید صرف را بازتولید می کند. به جای مقاومت یا تقلید صرف باید خانواده را به درکی انتقادی از فرهنگ جهانی مجهز کرد تا بتواند میان جذب و گزینش تمایز بگذارد. موضوعی که البته در ظرفیتهای سیاستهای فرهنگی به سبب نوع رویکرد به فرهنگ جهانی مشاهده نمی گردد. به همین جهت فضای گفتمانی مسلط بر این حوزه در سیاست فرهنگی در رابطه با خانواده فاقد درکی انتقادی از فرهنگ جهانی و انتقال این درک انتقادی به خانواده است تا خود بتواند میان جذب و گزینش به درستی تمایز قائل شود.
عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری اضافه کرد: با درنظر گرفتن موارد مطرح شده باید بر ساز و کارهای بازتولید معنا متمرکز شد؛ یعنی بررسی اینکه چطور خانواده معانی، ارزش ها و شیوه های زیستن را بازتولید، تفسیر یا دگرگون می کند. در این نگاه خانواده نه فقط یک نهاد عاطفی، زیستی یا اقتصادی بلکه باتوجه به سرعت تحولات اجتماعی و هم تکنولوژیک که به تفاوت های نسلی هم دامن زده است، یک میدان تولید و چانه زنی فرهنگی شده است. دراین خصوص میتوان به چند نکته اساسی توجه داشت.
او اضافه کرد: خانواده در ایران تا دهه های اخیر اصلی ترین نهاد انتقال سرمایه فرهنگی سنتی بود. اما در رویارویی با فرهنگ جهانی، این کارکرد تا حد قابل توجهی از درون فرسوده شده است چونکه از یک سو منابع جدید تولید و بازتولید معنا از اقتدار خانواده کاسته اند و از طرفی «سُنت» دیگر تنها مرجع مشروع و مشروعیت بخش معنا در درون خانواده نیست چون که معنا حال در گردش است و هر عضو خانواده - بخصوص نسل جوان -ـ به یکی از تولیدکنندگان آن بدل شده است. بنابراین بازتولید معنا در خانواده دیگر عمودی و یک سویه نیست بلکه افقی، چندصدایی و متنازع است.
نوری نیا اضافه کرد: در فرهنگ ایرانی سنتی، معنا از دو منبع اصلی دین و تجربه نسل بزرگتر می آمد. فرهنگ جهانی اما معنا را از فردیت، تجربه شخصی و رسانه استخراج می کند و حتی دین هم به مثابه امر شخصی شده بروز پیدا کرده است. درون خانواده ایرانی این دو نظام مشروعیت دائما با هم برخورد می کنند؛ بطوریکه پدر یا مادر بازهم از «سنت و دین» برای مشروع سازی گفتار خود بهره می گیرند، اما در نقطه مقابل فرزند از عقلانیت فردی و تجربه زیسته جهانی برای دفاع از انتخاب خود استفاده می کند؛ بنابراین ما با ایجاد فضای «گفت وگوی متنازع» در درون خانواده مواجه هستیم که در آن هیچ مرجع معنایی مطلق نیست؛ چون که منابع مشروعیت معنا درحال جابه جایی و تغییر است.
او با اعلان اینکه ساز و کارهای بازتولید معنا هم در محورهای مختلفی قابل تفسیر است، اضافه کرد: در گفتار روزمره خانواده استعاره ها، اصطلاحات و ضرب المثل ها حامل ارزش های فرهنگی اند. ورود واژگان انگلیسی، مفاهیم روان شناسی عامه پسند و گفتار رسانه ای بتدریج واژگان سنتی را به حاشیه می راند و ارزش ها را دگرگون می کند. به نظرم تحلیل گفت وگوهای خانوادگی از نظر ترکیب واژگانی و نظام ارجاعی و این که چه نوع مفاهیم در گفتار اعضاء خانواده مسلط است، می تواند بعنوان موضوعی پژوهشی به این پرسش پاسخ دهد.
نوری نیا اضافه کرد: میدان های بازتولید معنا در آئین های خانوادگی بیشتر خودنمایی می کنند. از مهمانی و سفر تا مناسک مذهبی و جشن تولد و هر آئین خانوادگی دیگر در خیلی از خانواده ها عناصر فرهنگ جهانی مانند جشن و کیک تولد، ولنتاین، جشن سال نو میلادی و هالووین در کنار آئین های ایرانی مثل نوروز، یلدا، چهارشنبه سوری و عزاداری ها حضور دارند. این همنشینی بازتولید معنا را از حالت بسته به وضعیت ترکیبی و سیال کشانده و ارزش ها و هنجارهای نوینی را در کانون خانواده جای داده است.
او اضافه کرد: ابزارهای نوین مؤثر در مصرف فرهنگی در دوران معاصر بخصوص در چهل سال اخیر که حامل فرهنگ جهانی هستند و امکان بستن و محدود کردن آن نزدیک به صفر است، مانند تلویزیون، پلت فرم های پخش فیلم، موسیقی و مد، ابزارهایی اند که در آن خانواده هم مصرف کننده است و هم مفسر معنا. مصرف رسانه ای مشترک مثل تماشای سریال های ترکی یا کره ای در نسل جدید، می تواند بستر تولید گفت و گوی بین فرهنگی درون خانواده شود، اما در غیاب سواد انتقادی، این مصرف می تواند به تقلید سطحی و حتی نوع و میزانی از خودبیگانگی فرهنگی منجر شود.
عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری تصریح کرد: خیلی از هنجارهای انتظام بخش روابط و نقش های اجتماعی درون خانواده در فضای متأثر از تعاملات فرهنگی جهانی به سبب شکسته شدن مرزها و فاصله های ارتباطی درحال بازتفسیر و دریافت معانی جدید است. هنجارهایی مانند نقش جنسیتی، احترام به والدین، انتخاب همسر و... حال در سطح معنا بازتولید می شوند نه الزام. یعنی خانواده هنوز همان هنجار را بیان می کند اما معنای آنرا تغییر داده است؛ بطورمثال احترام به والدین از اطاعت کامل به گفت و گو و رعایت احساسات ترجمه شده است. ظاهراً همان ارزش، اما با معنای فرهنگی متفاوت.
او اضافه کرد: در جامعه شناسی فرهنگی امروز، خانواده ایرانی بیشتر از آنکه محل بازتولید معنای ثابت باشد، محل مذاکره بر سر معناست. این تغییر بنیادی است که خانواده دیگر فقط انتقال دهنده فرهنگ نیست بلکه خود یک کارگاه تولید فرهنگ است. فرزند می تواند خالق معنا شود و والدین گاه از او بیاموزند، بخصوص با ورود وسایل نوین ارتباطی و تغییرات سریع و گسترده این وسایل و ابزارها و تسلط فرزندان و به روز بودن آنان، والدین در تعدادی از عرصه ها به فرزندان خود نوعی وابستگی هم پیدا کرده اند.
نوری نیا در آخر بیان کرد: در چنین وضعی، نسبت میان فرهنگ ایرانی و فرهنگ جهانی نه جایگزینی است و نه تقابل بلکه نوعی همزیستی منازعه آمیز است. در سطح خانواده این نسبت از خلال تفسیرهای متکثر از ارزش های مشترک ایجاد می شود. فرهنگ ایرانی در این فرآیند، بااینکه قسمتی از قوام خویش را از دست می دهد و باعث می شود برخی با نگاهی بدبینانه به نسل های جدید بنگرند و نسبت آنان را با فرهنگ ایرانی و سنن ملی ضعیف ببینند، اما خانواده همزمان درحال بازآفرینی خود به گونه ای ترکیبی و چندلایه است و فرهنگ ایرانی و سنن ملی و فرهنگ جهانی در این بازآفرینی جایگاه خویش را خواهد یافت.
همین طور در قسمتی از این جلسه ابراهیم حاجیانی - استاد جامعه شناسی - نکاتی را در رابطه با راهبردها و ملاحظات سیاستگذاری فرهنگی در عرصه رسانه ها بیان کرد و به ارایه توضیحاتی دراین خصوص پرداخت.



منبع:

0.0 از 5
7
1404/08/16
15:00:58
تگهای خبر: ازدواج , امنیت , تكنولوژی , تولید
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۱

لینک دوستان خاتون یار

خاتون یار

تگهای خاتون یار

khatoonyar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت خاتون یار محفوظ است

خاتون یار خاتون یار

همه چیز درباره زنان
با خاتون یار، دانش و آگاهی خود را در زمینه‌های مختلف افزایش دهید و از آخرین ترندها و نکات کاربردی برای داشتن زندگی شادتر و موفق‌تر بهره‌مند شوید