وقتی سرطان در خانه را می زند
به گزارش خاتون یار، پشتیبانی از بیمار سرطانی یکی از مهم ترین نقش هایی است که خانواده و اطرافیانش می توانند در طول درمان و مسیر بهبودی ایفا کنند.
زینب کامرانی: سرطان، تنها بیمار را تحت تأثیر قرار نمی دهد؛ بلکه اثرات آن از نظر احساسی، روانی و عملی بر همه اطرافیانش نیز توسعه می یابد. خانواده نقش اساسی در پایین آوردن بار روانی، اخلاقی و جسمی بیمار ایفا می کند و در ایجاد محیطی حمایتی و امن نقش دارد که شانس او را برای مقابله و پاسخ به درمان بالا می برد.
حمایت عاطفی
یکی از مهم ترین اشکال حمایت، حمایت عاطفی است که با گوش دادن فعال بدون قضاوت یا قطع صحبت شروع می شود. باید به بیمار اجازه داده شود تا آزادانه احساسات خود، چه ترس، خشم یا غم را ابراز کند، بدون این که اهتمام شود احساساتش کوچک جلوه داده شده یا به زور او را بسمت خوش بینی سوق داد.
گاهی اوقات، بیمار به راهکار نیاز ندارد، بلکه به کسی نیاز دارد که به حرف هایش گوش دهد و در کنارش باشد. حضور فیزیکی به تنهایی، از راه لمس کردن یا درآغوش گرفتن، می تواند ابزار قدرتمندی از حمایت باشد. همین طور ارتباط مداوم نیز ضروریست، حتی اگر بیمار علاقه ای به صحبت کردن نشان ندهد، یک تماس تلفنی یا پیامک ساده می تواند تفاوت بزرگی در روز او بوجود آورد. در موارد پریشانی عاطفی عمیق یا اختلال روانی، تشویق بیمار یا اعضاء خانواده اش به روان درمانی یا مشاوره تخصصی نیز مفید می باشد.
حمایت عملی
خانواده از جنبه عملی می تواند با ارائه کمک های مستقیم و ملموس، بارهای زیادی را از دوش بیمار بردارد. به جای این سوال کلی که "آیا به چیزی نیاز دارید؟"، بهتر است خدمات خاصی مانند تهیه غذا، کمک به کارهای خانه، رساندن بیمار به قرارهای پزشکی یا حتی مراقبت از فرزندانش در صورت داشتن فرزند، ارائه شود.
برنامه ریزی دراین خصوص مهم می باشد و خانواده می تواند از ابزارهای الکترونیکی یا برنامه های مشترک برای هماهنگی وظایف میان اعضاء خود، مانند تعیین وقت ملاقات پزشکی، همراهی بیمار یا سازماندهی کارهای روزانه، استفاده نماید.
حمایت از مراقب
ما نباید از اهمیت دفاع از مراقب اصلی، که اغلب یکی از اعضاء خانواده است و بیشترین مسئولیت را بر عهده دارد، غافل شویم. آنها همین طور به استراحت، حمایت روانی و کمک در انجام وظایفی که امکان دارد از نظر جسمی و روانی طاقت فرسا باشند، نیاز دارند. در صورت امکان، خانواده می تواند کمک مالی مستقیم ارائه کند یا بیمار را با سازمان هایی که حمایت مالی برای پوشش هزینه های درمان، حمل و نقل یا اقامت ارائه می دهند، مرتبط کند.
احترام به تفاوت های روحی و روانی
در این مورد، اطمینان از برقراری ارتباط متعادل و مناسب برای هر یک از اعضاء خانواده مهم می باشد، برای اینکه سبک های سازگاری روانشناختی و الگوهای کنار آمدن با بیماری از فردی به فرد دیگر متفاوت می باشد. بعضی افراد گفتگوی طولانی را ترجیح می دهند، در حالیکه برخی دیگر امکان دارد سکوت یا انزوای موقت را ترجیح دهند. احترام به این تفاوت های روانشناختی و ترجیحات هر فرد، توانایی خانواده را در ارائه حمایت مؤثر بدون فشار بالا می برد.
احساسات متناقض
از طرف دیگر، ضروری است به مشکلات روانی که خود خانواده با آن مواجه می باشد، بپردازیم، برای اینکه خانواده امکان دارد طیف وسیعی از احساسات متناقض و دردناک را درنتیجه تغییر ناگهانی ناشی از سرطان تجربه کند. بارزترین این احساسات، ترس و اضطراب، بخصوص درباره ی اثربخشی درمان یا احتمال بازگشت یا پیشرفت بیماری، و همین طور احساس از دست دادن کنترل بر آینده است.
حزن نیز به شکل درونی، یا افسردگی مداوم، یا غم و اندوه ناشی از سبک زندگی پیشین یا ترس از دست دادن بیمار، به وضوح آشکاراست. احساس درماندگی درباره ی آن چه میتوان انجام داد، و خستگی عاطفی و جسمی ناشی از بار مراقبت طولانی مدت، همگی احساسات رایجی هستند.
احساس خشم و گناه
احساس خشم و رنجش غیرمعمول نیست. برخی امکان دارد از خود بیماری عصبانی باشند برای اینکه تعادل زندگی شان را به هم زده است، یا از سختی شرایط احساس ناامیدی می کنند. گاهی اوقات، امکان دارد احساس نارضایتی نسبت به خود بیمار بروز کند، بااینکه اعتراف به این امر دشوار است و امکان دارد به علت استرس های مراقبت یا تغییر پویایی خانواده ایجاد شود.
احساس گناه نیز یک چالش اساسی است. بعضی از اعضاء خانواده امکان دارد احساس گناه کنند برای اینکه به اندازه بیمار رنج نکشیده اند، یا اعتقاد دارند که می توانستند کاری برای ممانعت از بروز بیماری انجام دهند یا از تاثیری که بیماری بر سایر اعضاء خانواده یا شغل آنها داشته، ناراحت هستند.
انزوا و ارتباط
یکی دیگر از چالش های رایج، احساس انزوا برای خانواده است، چه به علت کاهش روابط اجتماعی شان، یا به علت این احساس که هیچ کس واقعا آن چه را که آنها تجربه می کنند درک نمی کند، یا فقدان یک شبکه حمایتی مناسب. همین طور ارتباط میان اعضاء خانواده یا با خود بیمار نیز می تواند پیچیده شود، مخصوصاً وقتی صحبت از مکالمات دشوار یا موضوعات حساس باشد.
این احساسات و چالش ها از خانواده ای به خانواده دیگر متفاوت می باشد، اما شناخت و رسیدگی آگاهانه به آنها از راه جستجوی حمایت حرفه ای یا پیوستن به گروههای حمایتی می تواند تفاوت واقعی در مدیریت این مرحله بوجود آورد.
راهبردهای ارتباطی
مهم می باشد خانواده روش های ارتباطی مؤثری را اتخاذ کند که حساسیت وضعیت فعلی بیمار را درنظر بگیرد. این امر با تشکیل محیطی امن و آرام شروع می شود که امکان گفتگوی صادقانه، به دور از سر و صدا و عوامل حواس پرتی را فراهم می آورد.
به همه باید فرصت داده شود تا بدون عجله برای پاسخ دادن، تأمل کنند، برای اینکه لحظات سکوت می تواند معانی زیادی داشته باشد. احترام متقابل سنگ بنای این ارتباط است، با عنایت به این که هر فرد به روش خود به ضربه روحی واکنش نشان داده است.
می توان با پرسیدن سوالات باز مانند «امروز چه احساسی داشتید؟» بدون فشار آوردن به طرف مقابل برای صحبت کردن، گفتگو را گرم کرد. گوش دادن عمیق، خودداری از قطع کردن صحبت و ابراز همدلی بدون قضاوت، همگی از اقدامات ضروری برای ایجاد اعتماد و تقویت پیوندهای خانوادگی در رویارویی با بیماری است.
صداقت و تعادل
صداقت سنگ بنای ارتباط سالم می باشد، بدین سبب باید به اعضاء خانواده اطلاعاتی در مورد تشخیص و درمان به روشی واضح و متناسب با سنشان ارائه شود. اگر علاقه ای به صحبت در مورد موضوعات دشوار وجود دارد، نباید از آن اجتناب کرد، اما باید میان صراحت و امیدواری تعادل برقرار کرد.
همچنین، هنگام ارائه پیشنهاد کمک، بهتر است واضح و مشخص باشد، بطورمثال به جای یک پیشنهاد کلی، بگویید: «می توانم امروز ناهار درست کنم؟» همین طور میتوان از منابع موجود مانند مددکاران اجتماعی بیمارستان یا گروههای حمایتی یا واسطه هایی مانند وب سایت کارینگ بریج (یک سازمان غیرانتفاعی است که هدف آن فراهم کردن محیطی حمایتی و محرمانه برای خانواده های بیماران سرطانی در طول مسیر سلامت یا درمان آنهاست.) بهره برد.
همچنین یک کانال مجازی خصوصی، رایگان و ایمن ایجاد کنید و از آن برای به اشتراک گذاشتن بروزرسانی های سلامت، عکس ها و پیام های دلگرم کننده با دوستان و خانواده استفاده کنید. این امر بار ارتباط مجدد با هر فرد را به شکل جداگانه می کاهد.
وظایف گوناگون
نقش های خانوادگی فراتر از مراقبت مستقیم از بیمار است و شامل حمایت اخلاقی و روانی، کمک به فعالیتهای روزانه، حمل و نقل به قرار ملاقات های پزشکی، نظارت بر داروها یا تسهیل ارتباط با تیم پزشکی و بیمه درمانی می شود.
همچنین ضروری است یکی از اعضاء خانواده نقش "وکیل بیمار" را بر عهده بگیرد، یعنی نماینده وی در قرارهای پزشکی باشد، سوالات مهم بپرسد و اطمینان حاصل کند که به خواسته های بیمار احترام گذاشته می شود. همین طور اشخاصی که از نظر جغرافیایی، دور زندگی می کنند نیز می توانند از راه تماسهای تلفنی، هماهنگی خدمات یا حتی انجام تحقیقات برای کمک، از بیمار حمایت کنند.
بازگشت به زندگی
همین طور مهم می باشد که همه نیاز بیمار را برای ادامه زندگی روزمره خود تا حد امکان به صورت عادی درنظر بگیرید و به او یادآوری کنید که هنوز یک انسان است و علایق و آرزوهایی خارج از بیماری اش دارد. جشن گرفتن مناسبت های کوچک یا حفظ روال روزانه می تواند تأثیر مثبتی در افزایش حس زندگی اش داشته باشد.
برای خردسالان درون خانواده، مهم می باشد که وضعیت را به روشی متناسب با سنشان توضیح دهید، در صورت امکان به آنها نقشی ساده بدهید تا آنها را در دفاع از خود مشارکت دهید و احساس ترس یا سردرگمی شان را کاهش دهید.
در نهایت، دفاع از بیمار سرطانی نیازمند آگاهی عاطفی، آمادگی عملی و انعطاف پذیری روانشناختی است. این نقش آسانی نیست، اما برای درمان و سازگاری، لازم و ضروریست.
شکی نیست که صبر، حفظ ارتباط صادقانه و ارائه مراقبت عاشقانه، همگی عواملی هستند که می توانند تغییر واقعی را در زندگی بیمار و اطرافیانش ایجاد کنند.
منبع: الجزیره
احساسات متناقض از جانب دیگر، لازم است به مشکلات روانی که خود خانواده با آن مواجه می باشد، بپردازیم، به جهت اینکه خانواده امکان دارد طیف وسیعی از احساسات متناقض و دردناک را درنتیجه تغییر ناگهانی ناشی از سرطان تجربه کند. احساس خشم و گناه احساس خشم و رنجش غیرمعمول نیست. برای خردسالان درون خانواده، مهم می باشد که وضعیت را به روشی متناسب با سنشان توضیح دهید، در صورت امکان به آنها نقشی ساده بدهید تا آنها را در دفاع از خود مشارکت دهید و احساس ترس یا سردرگمی شان را کاهش دهید.
منبع: khatoonyar.ir
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب