هیس زنان آزاردیده با روایت تجربه خود بدهکار می شوند!
خاتون یار: فارغ از حواشی ای که بعد از انتشار بیانیه «زنان دست اندرکار سینما در اعتراض به خشونت مقابل زنان در این عرصه» پیش آمد، تجربه آزار و خشونت برای زنان در محیط های اجتماعی نظیر محیط کار و حتی محیط تحصیلی، گویای این واقعیت است که آزارها محدود به یک صنف و یک رشته خاص نیست. در این میان اما انگشت اتهامی که هر بار با روایت آزار به سمت زنان قربانی خشونت دراز می شود، اثبات می کند که چرا زنان بجای بیان بهنگام ماجرا، صحنه را به نفع خشونت گر خالی کرده و با سکوت خود برای حفظ ˮآبروˮ به صورتی به خشونت گر ˮباجˮ می دهند.
به گزارش خاتون یار به نقل از ایسنا، «م» از سال های ابتدایی دانشجویی و زمانی که شاید ۱۸ یا ۱۹ سالش بوده می گوید که دوست داشته دستش در جیب خودش باشد و به دنبال کاری پاره وقت می گشته است: «تصور مردم این است تنها بانوانی که قدری پوشش آزادتری دارند با آزار و اذیت از طرف مردان مواجه می شوند و این در حالیست که من محجبه ام و بارها تجربه خشونت و آزارهای کلامی و رفتاری از طرف مردان را در محیط های اجتماعی داشته ام.»
«خاطرم هست که وقتی برای استخدام به یک شرکت بیمه رفتم، صاحب شرکت به قدری مصاحبه کاری را به بهانه های مختلف کِش داد تا تمام ارباب رجوع ها بروند و زمانی مرا برای مصاحبه به اتاقش صدا زد که جز من و او کسی در شرکت نمانده بود و گرچه خشونت را بطور فیزیکی اعمال نکرد اما از همان ابتدای صحبت، کلامش آزارم می داد.»
«داخل برگه مشخصات نوشته بودم "مجرد" هستم و حتی شناسنامه ام را هم ارایه داده بودم اما باز از من پرسید "مطمئنی مجردی؟".
پاسخ دادم بله و وی در ادامه با لحنی که هر لحظه احساس ناامنی را برایم بیشتر می کرد گفت "یعنی نامزد هم نداری؟ یا در رابطه عاطفی نیستی و با کسی آشنا هم نشدی؟". صحبت ها به اینجا که رسید پرسیدم برای چه این سوال ها را می پرسید؟، مگر در روند کار کردن من در این شرکت تاثیری دارد؟، صاحب شرکت که با شنیدن این سوال از صندلی پشت میز بلند شد و روی میز مقابل من نشست و اینطور در صدد کمتر کردن فاصله اش با من بود اظهار داشت: "نه، اما کارمندان من برایم مثل اعضای خانواده ام می شوند و من باید از جزییات زندگی شخصیشان با خبر باشم". این را گفت و آغاز به پرسیدن سوالات شخصی مثل این که "برادر هم داری؟"، "شوخ طبعی و می توانی زود صمیمی شوی؟" کرد.»
رفتارهای آزار دهنده در پوششی «محترمانه» « به یاد دارم یکی از استادهایم به بهانه های مختلف و با لفظ مودبانه و توام با احترام، خارج از ساعات درسی مرا به بهانه درس و نمره به محیط غیردانشگاهی مثل دفتر کارش یا رستوران و کافی شاپ دعوت می کرد و می گفت می خواهم راجع به نمره هایت صحبت کنم. هر بار هم اینطور مطرح می کرد که " با من راحت باش، از من خجالت نکش، من با دانشجوهایم صمیمی هستم. "حتی یادم هست شماره ام را از گروههای دانشگاهی در شبکه های اجتماعی مجازی برداشته بود و باوجود رد درخواست هایش، ناگهان با من تماس تصویری می گرفت و انتظار داشت با هم تصویری صحبت نماییم. این رفتارها شاید در ظاهر بسیار مودبانه و محترمانه به نظر آیند اما برای من اوج آزار تلقی می شد و همین ظاهر مودبانه بود که در صورت پیگیری قانونی، اثبات آزار از طرف این فرد را مشکل تر هم می کرد.»
«م» که معتقد می باشد زمینه روایت زنان آزار دیده از تجربیات خشونت خود هنوز در جامعه وجود ندارد، اشاره کرد: «آن حس چندش آوری که صاحب شرکت بیمه به من تحمیل کرد و آن آزار به ظاهر محترمانه که از طرف استاد تجربه کردم را برای کسی بازگو نکردم. در حقیقت نمی توانستم بازگو کنم چونکه بمحض تعریف جریان، متهم می شوی به این که "حتما خودت به آن مرد درِ باغِ سبز نشان داده ای که اینطور شد"، یا این که "اگر شرایط آنقدر که می گویی آزار دهنده بود چرا از همان ابتدا که متوجه رفتار مشکوک صاحب شرکت یا استاد شدی این ماجرا را پیگیری نکردی؟". سکوت کردم چون می دانستم تهش خودم بدهکار این ماجرا می شوم، چون می دانستم دستم به جایی بند نیست و اصلا اگر بخواهم شکایت هم کنم، طبق کدام ماده قانونی می توانستم رفتار محترمانه اما آزار دهنده استاد را ثابت کنم یا برای لفظ خشونت بار و فاصله آزار دهنده صاحب شرکت با من که هر لحظه آنرا کمتر می کرد، شکایت کنم. از طرفی حتی اگر اثبات می شد، باتوجه به زمان بر بودن پروسه شکایت، به اصطلاح "نوشدارو پس از مرگ سهراب" بود و من می ماندم و آبروی رفته و آزار دیدگی اثبات نشده.»
ردپای آزارهای محترمانه همچنان برای «م» ادامه دارد: «اکنون هم که درسم تمام شده و در حوزه دیگری مشغول به کار هستم، بارها تجربه خشونت رفتاری و کلامی از طرف برخی همکاران آقا را داشته ام. لحن بیان نا امن، استفاده از کلماتی خاص و بیان مطالبی که در حضور یک خانم نباید آنها را بیان کرد و احساس صمیمیت بیش از اندازه، همچون رفتارهای نا امن برخی همکاران آقاست که برای آنها در هیچ ماده قانونی جرم انگاری نشده و نمی توان نسبت به آن اعتراضی کرد چونکه تا زبان باز کنی، می گویند "مگر به خودت شک داری؟."»
برای حفظ شغلم سکوت کردم روایت «ر» دختری ۲۵ ساله، متاهل و ویزیتور یک شرکت خصوصی، متفاوت است: «متناسب با کارم مجبورم با مسئول سالن فروشگاه های زیادی در ارتباط باشم. بارها پیش آمده که یک مسئول سالن باوجود این که می داند متاهلم و خودش هم متاهل است و فرزند بزرگ دارد، شوخی های نامتعارف با من می کند و وقتی معترض می شوم می گوید "چرا به خودت گرفتی؟، من فقط شوخی کردم، من با همه اینطوری هستم نه فقط با تو." و این در حالیست که دست آخر هم در پروسه انجام کارم خِللی به وجود می آورد تا برای حفظ شغل مجبور به راه آمدن با خواسته او شوم. به خاطر حفظ شغلم سکوت کرده ام. مجبورم به مدارا برای از دست ندادن شغلم.»
صدای پاهایم هنگام دویدن و اشک هایی که تا رسیدن به خانه ریختم را فراموش نمی کنم «ش» زنی ۴۸ ساله است که مصاحبه کاری برایش تبدیل به یک تجربه خشونت آمیز شده است: « برایم اس ام اس آمده بود که در دفتر وکالت برای پاسخگویی به تلفن ها، یک منشی استخدام می کنند. به آدرس مراجعه کردم. دفتر وکالتش در یک ساختمان مسکونی نزدیک یک مجتمع قضایی بود. وارد که شدم در را قفل کرد و کلید را برداشت گذاشت روی اُپِن آشپزخانه. اینجا بود که نگران شدم. آغاز به بیان سخنانی کرد که با شنیدن آنها متوجه اصل ماجرا شده بودم که استخدام منشی بهانه است و هدف چیز دیگری است. عمدا طوری رفتار کردم که خاطرش از نظر مثبت من نسبت به خواسته اش راحت شود. منتظر موقعیتی بودم تا کلید در را برداشته و از ساختمان فرار کنم. همین هم شد، وقتی برای آوردن کیفش به اتاق خواب رفت من از دفتر فرار کردم. هیچ گاه صدای پاهایم به هنگام دویدن و اشک هایی که تا رسیدن به خانه ریختم را فراموش نمی کنم.»
به گزارش خاتون یار به نقل از ایسنا، در قوانین فعلی برای برخی رفتارها و آزارهایی که زنان تجربه می کنند هیچ جرم انگاری در نظر گرفته نشده است و همین بی حمایتی از زنان خشونت دیده، سکوت راویان و جری تر شدن خاطیان را تشدید می کند.
از آنجائیکه یک سوی جلوگیری از بروز خشونت های جنسیتی که اتفاقا قربانی همه آنها زنان با وجود بالابودن فراوانی در این جنس نیستند، بلکه گاهی مردان و گاه نوجوانان و کودکان هم آنها را تجربه می کنند، وجود قوانین بازدارنده ای است که در آن مصادیق انواع خشونت مقابل زنان و باقی آحاد جامعه تعریف مشخص داشته و جرم انگاری دقیقی شده باشد، وجود یک قانون جامع دراین زمینه حائز اهمیت می باشد.
با این وجود روایت های یاد شده از زنان در حالی است که باوجود وعده بررسی لایحه «حفظ کرامت و پشتیبانی از زنان در مقابل خشونت» در صحن علنی مجلس بعد از تعطیلات نوروز و با شروع سال ۱۴۰۱، همچنان در مجلس شورای اسلامی قرار دارد و به صحن نرسیده است.
امید می رود نمایندگان مجلس شورای اسلامی به وعده خود پایبند بوده و بررسی و تصویب لایحه ای که تدوین آن قریب به ۱۰ سال طول کشیده و هنوز تعیین تکلیف نشده را بیش از این معطل نکنند.
خشونت برمبنای قدرت شکل می گیرد زهرا نژاد بهرام، فعال حوزه زنان و سیاست مدار با اعلان اینکه طبق یک دسته بندی می توان خشونت را به نوع آگاهانه و با منظور و یا ناآگاهانه و بدون منظور تقسیم کرد، به ایسنا، اظهار داشت: به رغم این که قرن هاست جامعه بشری از مرحله بدویت عبور کرده، به تمدن بشری نزدیک شده و افراد یاد گرفته اند چطور در کنار یکدیگر فارغ از تفاوت ها زندگی کنند اما هنوز هم شاهد خشونت جنسیتی در بخش های مختلف جامعه هستیم.
وی با اعلان اینکه استفاده از قدرت، سرکوب و وادار کردن افراد به انجام یک کار، قسمتی از ماهیت خشونت شمرده می شود و در حقیقت خشونت برمبنای قدرت شکل گرفته است، افزود: خشونت جنسیتی، خشونتی است که مقابل یک جنس و عموما مقابل زنان انجام می شود. بیشتر قربانیان خشونت جنسیتی شامل خشونت کلامی، رفتاری و یا جنسی، زنان هستند و بیش از ۹۰ درصد افرادی که به اعمال خشونت جنسیتی در جوامع محکوم شده اند، مردان بوده اند.
ابهام مصادیق خشونت جنسیتی در قوانین داخلی کشور نژاد بهرام خشونت وابسته به جنس را در انواع کلامی، رفتاری، خانگی، فیزیکی و آزارهای جنسی تقسیم بندی کرد و اضافه کرد: مصادیق این انواع خشونت جنسیتی یا در قوانین داخلی کشور تعریف مشخصی ندارند و یا تعریف آنها به قدری گرفتار ابهامات زیاد است که به شکل جرم انگاری مطرح نشده است.
وی در عین حال این را هم اظهار داشت که نه فقط از منظر قوانین داخلی در تعریف مصادیق آزار و خشونت گرفتار ابهام و مشکل هستیم، بلکه از طرف دیگر قربانیان خشونت جنسیتی نیز حاضر به حضور در محاکم و بیان روایت آزار خود نیستند.
این فعال حوزه زنان با اعلان اینکه بخش بزرگی از خشونت در همه جوامع به مسائل فرهنگی باز می گردد و نیازمند پالایش فرهنگی هستیم، اشاره کرد: در عین حال گرچه همه چیز با قانون حل نمی گردد اما قانون یکی از مصادیق پیش گیری از خشونت است؛ بدین سبب نیاز داریم ابهامات قانونی موجود در حوزه تعریف مصادیق خشونت و آزار جنسیتی را رفع نماییم.
چرا زنان در مقابل آزارها سکوت می کنند؟ این فعال حوزه زنان معتقد می باشد که همچون علل سکوت زنان یا باقی قربانیان در مقابل آزارهای یاد شده، "خجالت کشیدن" از بیان واقعه، "ترس" از متهم شدن به این که خودشان ابزار بروز این آزارها و خشونت ها را فراهم نموده اند و از دست دادن "امتیازات اجتماعی" فعلی خود است.
نژاد بهرام اشاره کرد: در حقیقت قسمتی از علت سکوت قربانیان خشونت به مباحث فرهنگی و عرفی، آداب و رسوم و مسائل تربیتی باز می گردد. بطوریکه افراد نه فقط هم دردی با فرد خشونت دیده انجام نمی دهند بلکه اتهاماتی نیز به آزار دیدگان وارد می کنند و یا آزار دیدگان از امتیازات فعلی خود که افراد غیر خشونت دیده دارند محروم شده و بدین جهت ترجیح می دهند از روایات این آزارها در محاکم اجتناب کنند چونکه جامعه پذیرای این افراد و عمدتاً زنان خشونت دیده نیست.
این فعال حوزه زنان همین طور با اشاره به اهمیت تربیت اجتماعی و جنسیتی درون خانواده ها در نحوه مواجهه افراد با قربانیان خشونت این را هم اظهار داشت که گاهی تربیت اجتماعی و جنسیتی درون جامعه و خانواده به گونه ای است که افراد هر نوع خطا را به یک جنس اطلاق می کنند و از همین رو نیز در برخورد با زنان قربانی خشونت تصور دارند که این زنان خود در بروز این آزارها نقش داشته اند.
بگفته وی در وضعیت فعلی بازبینی اصول تربیتی درون خانواده ها و اصول آموزشی کتب درسی و دانشگاهی برای از بین بردن این نگاه های تضعیف آمیز به زنان لازم است.
نژاد بهرام با طرح این پرسش که گاهی بعد از روایت یک خشونت، زنان آزار دیده متهم به این می شوند که چرا بعد از گذشت زمان طولانی حالا این واقعه را روایت می کنند؟، توضیح داد: این که زنان خشونت دیده تا کنون سکوت کرده و بعد از گذشت زمان از آن واقعه خشونت بار حالا درحال روایت ماجرا هستند دلیل بر نبود خشونت نیست، چه بسا حالا شرایط اجتماعی بازگو کردن آن خشونت و آزار برای این زنان فراهم شده باشد، بدین جهت نباید این زنان متهم شوند که چرا سکوت کرده و بهنگام لب به سخن نگشوده اند.
این فعال حوزه زنان در انتهای سخنان خود با تاکید بر اهمیت بازگو کردن و روایت زنان آزار دیده از خشونت هایی که بر آنها اعمال شده است در افزایش آگاهی جامعه، اشاره کرد: روایت این زنان خشونت دیده می تواند منجر به افزایش آگاهی و توجه مردم نسبت به این امر و افزایش توجه و آگاهی قانون گذار نسبت به مصادیق جرم و لزوم تدوین مجازات برای این مصادیق شود. جامعه باید نسبت به این امر آگاه شود که روایت تجربیات زنان خشونت دیده نباید منجر به ضعف، بی توجهی و از دست دادن امتیازات اجتماعی این زنان شود. علاوه بر این، اصول تربیتی درون خانواده ها نیز باید تغییر کرده و مادران باید به پسران خود بیاموزند حقوق بانوان در جامعه را بپذیرند. در عین حال نباید در اصول تربیتی خود امتیازات ویژه به مردان و پسران دهیم. نباید به زنان آموزش صبر و اطاعت و به مردان آموزش تهاجم و عدم اطاعت دهیم چونکه این نوع تربیت در نهایت منجر به خشونت، عدم ثبات در روابط خانوادگی، عدم ثبات در روابط اجتماعی، افزایش شکاف جنسیتی، تهاجم و تنش و درگیری و بی اعتمادی مفرط می شود.
منبع: خاتون یار
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب