تحلیلی بر پدیده اتوبوس­ خوابی و ریشه های آن

می خواهم زنده بمانم

می خواهم زنده بمانم

به گزارش خاتون یار نه معتادند و نه کارتن خواب و نه....؛ «اتوبوس خوابها»، شهروندان آبرومندی که با انتشار تصاویرشان در فضای مجازی عده ای وجودشان را تکذیب و عده ای دیگر آنها را پدیده ای «عادی» توصیف کردند که در زندگی مدرن شهری و شب های سرد زمستان به اتوبوس ها پناه می برند و شب را به بامداد رسانده و با روشن شدن هوا بدنبال لقمه نانی راهی کاسبی روزانه می شوند؛ شهروندان آبرومند و محترمی که حاضر به حضور در گرمخانه نیستند و با انتخاب اتوبوس بجای گرمخانه، فریاد می زنند: من معتاد، کارتن خواب و یا... نیستم و برای کسب روزی و رسیدن به «خانه» فقط «می خوام زنده بمانم».


حمیدرضا بیژنی، جامعه شناس در گفت و گو با ایسنا، به بررسی ریشه ­های اتوبوس­ خوابی در تهران پرداخت و اظهار داشت: یکی از وظایف مسئولان و مدیران شهری شناخت لطمه های موجود در سطح شهر و کمک به بهبود و مدیریت آنها است. صرف وجود چند گرم خانه که نمی تواند مشکلات مسکن اقشار لطمه پذیر را بر طرف کند.
وی با اشاره به این که چندی­ است که در خبرگزاری های رسمی با پدیده ای به نام «اتوبوس­ خوابی» آشنا شده ایم؛ افرادی که به متصدیان وسایل حمل و نقل عمومی ازجمله اتوبوس های خط واحد پول می دهند تا بتوانند شب را در آن به بامداد برسانند اظهار نمود: سؤالی که مطرح می شود این است که چرا افراد باید دست به چنین کاری بزنند؟ در ظاهر پاسخ آسان است؛ این افراد پول ندارند، یا خانه ندارند. اما اگر این چنین است پس چه تفاوتی میان این افراد با کارتن خواب ها یا زاغه نشینان می توان قائل شد؟ و آیا اساساً تفاوتی وجود دارد؟.
وی ادامه داد: پدیده هایی همچون بی خانمانی، کارتن خوابی، زاغه نشینی، حاشیه نشینی و... مطالبی هستند که بااینکه می توان تفاوت هایی را برای هرکدامشان برشمرد، اما در سنخی مشابه قرار دارند که می توان در نهایت ریشه های مشترکی برای آنها برشمرد. اما این ریشه های مشترک کدم اند و نقاط تمایزی که میان آنها حائل می افکند کدام است؟.
این جامعه شناس با اعلان اینکه مسئله­ بی خانمانی و حاشیه نشینی را در ساحت ریشه یابی می توان با نگاهی تاریخی به پیدایش عصر مدرن و رویکرد های اقتصادی نوینی گره زد که همچون شاخصه های مهم آن مرکزیت­ گرایی است اظهار داشت: اقتصادهای جهان با همه­ تفاوت ها و شباهت هایشان و با وجود نقاط تمایز و تشابه گوناگون، وجهی غالب دارند و آن تمرکز انباشت سرمایه و امکانات در نقاطی خاص و مشخص است.




بیژنی افزود: بااینکه در دهه های اخیر خیلی از کشورها درصدد حل این نابرابری برآمدند، اما این تنها یک امر واکنشی جهت کاهش لطمه ها است و ریشه های بنیادین این مسیر را تغییر نخواهد داد. از این روست که در هرکجا که حرکت به سمت مسیر اقتصادی مدرن شروع شد، به تبع آن حاشیه نشینی و بی خانمانی گسترش یافت. به عبارت دیگر اساساً در چنین بافتاری است که این نوع از مسائل اجتماعی متولد می شوند. با در نظر گرفتن این نکته، در نگاهی تاریخی می توانیم پیدایش و رونق حاشیه نشینی و بی خانمانی در تهران را در دهه­ چهل و پنجاه شمسی بیابیم. یعنی درست زمانی که حکومت مرکزی با انجام اصلاحات ارضی و حرکت به سمت نظام صنعتی که درحرکتی جهان­گیر به اقصی نقاط دنیا خودرا گسترانیده بود، درصدد تغییر ساختار اقتصادی و اداری کشور برآمد.
وی با اعلان اینکه بدین ترتیب از این دوران بود که حرکت مسیر اقتصادی دولت مرکزی ایران به سمت سیستم اقتصادی مدرن، سبب رشد تمرکزگرایی در ساحت شغلی و اقتصادی شد، پدیده ای که منجر به رونق مهاجرت از شهرها و روستاهای سراسر ایران به سمت تهران و سایر شهرهای بزرگ شد و درنهایت ایران را نیز همچون سایر نقاط دنیا درگیر مسائل و لطمه های زندگی در جهان سرمایه داری کرد اظهار داشت: بدین سبب زمانی که می خواهیم با مسائلی همچون اتوبوس خوابی مواجه شویم لاجرم باید به ساختارهای کلان اقتصادی دقت کنیم و ریشه های این مسئله را در مسیری که این ساختارها در پیش گرفته اند بیابیم. ریشه ای که در قالب های مختلف حاشیه نشینی، زاغه نشینی، کارتن خوابی و اتوبوس­ خوابی و انواع مدلهای دیگری که در آینده نیز ممکنست با آن مواجه شویم مشترک است. اما نقطه­ تفاوت کجا است؟ به عبارت دیگر اتوبوس خوابی چه وجه تمایزی با سایر اشکال بی خانمانی و حاشیه نشینی دارد؟ نکات قابل توجه دراین باره چیست؟.
این جامعه شناس افزود: اعتبار، ارزش و جایگاه انسان همیشه به میزان سلامت عقل، بزرگی روح و باورها و امیدهایی است که در سر و دل دارد. انسان­ مطابق با شرایط و روحیات خود تصمیم می گیرد. زمانی که فردی تصمیم می گیرد شب خودرا در یک اتوبوس سر کند و از خوابیدن در پارک یا گرم خانه ها اجتناب می کند، بدون تردید دلیلی دارد. چیزی وجود دارد که او را به این سمت هدایت می کند. بهترین شیوه برای نزدیک شدن به ذهنیات افراد درک شرایط و موقعیت هایی است که افراد در آن قرار می گیرند؛ درک موقعیت و شرایط افراد عبارت است از درک ساحت های معانی زندگی روزمره در جهان معاصر که با چارچوبی پدیدارشناسانه بهتر درک می شود.





بیژنی همچون مهم ترین تغییراتی که جهان معاصر شاهد آن بوده است را تغییر در معانی زمان و مکان دانست و اظهار نمود: گسستگی مرزهای مدون عصر مدرن سبب پیدایش سیالیتی شده است که مبتنی بر نتایج متنوع آن در زندگی انسان امروزی، از آن بعنوان عصر پست مدرن یاد می شود. از این منظر است که اتوبوس را می توان به مثابه زاغه ای سیال دید که انسان امروزی برای فرار از پذیرش این باور که در جهان تعیین زده شده­ رو به توسعه از قطار حرکت باز نمانده است و تنها با لختی درنگ و استراحت در خودرویی که درحال حرکت است می تواند از عقب ماندگی جبران نشدنی در جهانی که به واسطه­ هوشمندی دیجیتال و فروریختگی مرزهای مکانی در هر ثانیه مسیری نو پیدا می کند، پیشگیری کند.
وی افزود: انسانی که اتوبوس را بجای زاغه نشینی انتخاب نموده است از پذیرش شکست خود سر باز می­ زند و امید دارد که تنها با روشن شدن هوا می تواند قدمی به سمت رهایی از وضعیت بغرنج خود بیابد، امیدی که گویی نشئت گرفته از خاطراتی­ هستند که از زندگی در ساختار مستحکم خانواده در ذهن دارد و پذیرش فروریختگی همیشگی آنرا برایش دشوار کرده است. شخصی که در اتوبوس می خوابد امید به ایستادنی باردیگر دارد و با باور به فردیت باارزش خود، همچنان برای بازپس گیری زندگی آبرومندانه­ یک شهروند قابل احترام، در تلاش است.
این جامعه شناس اضافه کرد: او حاضر به حضور در گرم­خانه نیست؛ چونکه خویشتن­ را ارزشمندتر از آن می داند تا با جمعی لطمه پذیر یکسان تلقی شود. او این معنا را نمی پذیرد چونکه زندگی انسان موفق امروزی را منوط به موفقیتش برای حفظ آن فردیت می داند و این فردیت است که او را امیدوار به تحقق خویشتن نگاه داشته است. او قائل به این است که من یک شهروند قابل احترام هستم که تنها برای گذر از شرایط دشوار و رسیدن به ایستگاه آرامش در این اتوبوس خواهم خفت. او با این انتخاب درحال بیان این نکته است که من کارتن خواب نیستم، من متجاهر نیستم، من شکست خورده نیستم، من فروریخته نیستم؛ او می گوید که من می خواهم زنده بمانم و خانه منتظر رسیدن من است.





بیژنی با اعلان اینکه از این حیث است که اتوبوس خوابان را می توان گروهی به شمار آورد که در یک دهه فشار اقتصادی اخیر کمرهایشان خم شده، اما حاضر به پذیرش شکست نیستند اظهار داشت: آنها احتمالاً گروه ­هایی نزدیک به قشر طبقه آبرومند کارگر و متوسط هستند که بااینکه همیشه صورت خودرا با سیلی سرخ می کردند اما تن به دراز کردن دست به سمت دیگران نداده و در تلاش اند تا هویت حقیقی خویش را باردیگر بیابند.
وی در پاسخ به این پرسش ها که اگر مسائل این اندازه کلان هستند، پس نقش مسئولان چه می شود؟ سیاست گذاران شهری در این میان چه جایگاهی دارند؟ و برای این مساله چه راهکار هایی می­ توان اندیشید؟ اظهار داشت: برای پاسخ به این پرسش ها و آگاه شدن از این که مسئولیت اصلی بهبود و مدیریت شرایط بر عهده­ کیست؟ ابتدا باید با ساختار نهادی مدیریتی کشور آشنا شویم.
وی ادامه داد: در خیلی از کشورهای دنیا، مسئولیت توسعه­ اقتصادی و رونق زندگی تا حدی قابل توجه بر عهده­ مسئولان محلی و منطقه ای است. این مساله است که سبب می شود تا سطح مطالبه­ گری از مدیران محلی و منطقه ای در بخش های متنوع جایگاه قابل توجهی داشته باشد اما همانطور که می دانیم در ایران شیوه­ مدیریت، مدیریت مرکزی است و سیاستگذاری ها پیوسته از بالا به پایین ارسال می شوند. ازاین روست که هنگام پاسخ­گویی نیز مطالبه گری باید متوجه سطوح بالاتری باشد که سیاست های کلان اقتصادی و مدیریتی کشور را تعیین می کنند. بدین ترتیب هنگامی که می خواهیم از منظر ریشه یابی با این مسئله مواجه شویم باید بدانیم که ریشه های مسئله­ اتوبوس خوابی، سیاست های کلانی است که شکاف های عمیقی را میان نیازمندی های یک زندگی آبرومند و توانگری بخش های مختلف جامعه پدید آورده است.
این جامعه شناس اشاره کرد: البته این مساله اما به هیچ وجه به این معنا نیست که مسئولان و مدیران شهری را از هرگونه مسئولیت دراین زمینه مبرا کنیم؛ چونکه یکی از وظایف مسئولان و مدیران شهری شناخت لطمه های موجود در سطح شهر و کمک به بهبود و مدیریت آنها است. وظیفه ای که گاه با برنامه ریزی­ و ارائه­ مشاوره به سطوح بالاتر تحقق می پذیرد و گاه با انجام عملی طرح های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی برای محلات و مناطق صورت می گیرد. اما مسئله­­ حیاتی در این مساله این است که ما آگاه باشیم که هنگام مواجهه با این مساله ما با انسان ها مواجه هستیم. انسان­هایی که تمام نیازشان خوراک و پوشاک و مسکن نیست؛ آنها نیازمند حفظ احترام و آبروی خود هستند. آنها باید احساس شهروند بودن را در تک تک راهکار ها درک کنند.





بیژنی اضافه کرد: صرف وجود چند گرم خانه که نمی تواند مشکلات مسکن اقشار لطمه پذیر را بر طرف کند. آیا شهرداری تا حالا به این مساله پرداخته است که یک شب خوابیدن انسان در گرم­خانه و یا سوله هایی که بعنوان مکانی ذخیره­ گاه به آن اشاره می شود چه نتایج روحی و روانی­ برای یک شهروند محترم به همراه خواهد داشت؟ کسانی که در اتوبوس می­خوابند الزاماً معتاد و متجاهر نیستند. آنها شهروندانی هستند که غرور، شخصیت و هویتشان لطمه دیده و تمام مسئولان در هر سطحی مبتنی بر توان و مسئولیتشان موظف اند برای آنها چاره جویی کنند تا در اسرع وقت زندگی آبرومند و مسکن و شغلی پایدار و مطمئن در شأن یک انسان برای آنها تامین شود.




منبع:

1400/10/12
22:53:11
0.0 / 5
609
تگهای خبر: خانواده , دولت , زندگی , سلامت
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۳

لینک دوستان خاتون یار

خاتون یار

تگهای خاتون یار

khatoonyar.ir - حقوق مادی و معنوی سایت خاتون یار محفوظ است

خاتون یار خاتون یار

همه چیز درباره زنان