جمعیت در آینه سیاست، ۱۳
سهم زنان شاغل از سیاستهای جمعیتی چقدر است؟
خاتون یار: خاتون یار: نبود زیرساخت هایی چون مهدکودک در محل کار، به یکی از موانع اشتغال پایدار زنان تبدیل گشته و مانعی در راه فرزندآوری و سیاستهای جمعیتی است.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه - مینا یاری؛
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آموزش زنان رشد شایان توجهی یافت و تحصیلات تکمیلی در بین زنان بطور قابل توجهی افزایش یافت. این پیشرفت، حاصل سیاستهای آموزش محور نظام بوده و نشان دهنده تحولی بنیادین در جایگاه اجتماعی و فرهنگی زنان است. در چنین شرایطی، نمی توان انتظار داشت زنان بعد از طی مسیر تحصیلی طولانی و کسب دانش تخصصی، بدون هیچ نوع مطالبه ای از بازار کار فاصله بگیرند. اشتغال برای زنان تحصیل کرده، نه فقط یک خواسته شخصی، بلکه ضرورتی اجتماعی برای بهره برداری از سرمایه انسانی است. نادیده گرفتن این واقعیت، می تواند منجر به ایجاد بحران هایی چون مدرک گرایی، نارضایتی اجتماعی، و اتلاف منابع ملی شود.
حمایت از اشتغال زنان در جهت اعتلای خانواده
یکی از مؤثرترین راهکارهای غیرمستقیم در پشتیبانی از اشتغال زنان، فراهم سازی زیرساخت هایی مانند مهدکودک در نزدیکی محل کار است. این اقدام، علاوه بر تامین امنیت روانی برای مادران، تأثیر مثبت به سزایی در سلامت روانی و رشد عاطفی کودک دارد. مادرانی که امکان تعامل مستمر با فرزند خود در ساعات کاری را دارند، نه فقط از فشار روانی کمتری رنج می برند، بلکه بهره وری کاری بالاتری نیز نشان می دهند. نبود چنین حمایت هایی، پروسه مادری را با دشواری های مضاعف همراه می سازد. این در شرایطی است که توسعه چنین خدماتی در محیط های کاری، همچون تأسیس مهدکودک های اشتراکی میان سازمان های نزدیک به یکدیگر، می تواند قدمی مؤثر در پیشرفت وضعیت اشتغال زنان و کاهش تعارض های نقش مادری و شغلی باشد.
در دهه های اخیر، یکی از تحولات بنیادین در جامعه ایران، رشد چشم گیر حضور زنان در حوزه آموزش عالی و به تبع آن، ورود آنان به بازار کار بوده است. این تحول، علاوه بر آنکه نشان دهنده پیشرفت سطح آگاهی و توانمندی های زنان است، سیاست گذاران را بر آن داشته که با نگاهی واقع گرایانه، به طراحی و اجرای برنامه هایی در جهت پشتیبانی از زنان شاغل، خانواده و افزایش نرخ باروری بپردازند.
زنان عضو هیات علمی دانشگاه تجربه هایی دارند که نشان می دهد، نبود زیرساخت های حداقلی مانند مهدکودک در محل کار، می تواند فشارهای روانی، اقتصادی و حرفه ای شدیدی را به زنان شاغل تحمیل کند. این چالش ها نه فقط بر سلامت روان مادر و کودک تأثیر می گذارند، بلکه می توانند نقش آفرینی زنان در حوزه های علمی و اجرائی را نیز تحت الشعاع قرار دهند.
اگر می شد فرزندم را در آغوش بگیرم و درس بدهم...
مرجان رشوند جمعیت شناس و عضو هیات علمی دانشگاه در گفتگو با خبرنگار مهر در ارتباط با سیاستهای حمایتی از زنان شاغل اظهار داشت: یکی از مشوق های غیرمستقیم مؤثر در پشتیبانی از اشتغال زنان، موضوع راه اندازی مهدکودک ها در نزدیکی محل کار است. این اقدام نه فقط به تامین امنیت روانی برای مادران کمک می نماید، بلکه به سلامت روانی و جسمی کودک نیز یاری می رساند.
وی اضافه کرد: برمبنای نظر روان شناسان و متخصصان تربیت کودک، دو سال ابتدایی زندگی نقش بسیار مهمی در ایجاد شخصیت کودک دارد. تجربیات دوران کودکی، گذرا هستند و تکرار نمی شوند. من خودرا مادری می دانم که فرزند و فرزندپروری را دوست دارم و اگر محیط و شرایط مهیا بود، با افتخار تنها به فرزندم رسیدگی می کردم.
راه اندازی مهدکودک ها در نزدیکی محل کار به تامین امنیت روانی برای مادران کمک می نماید، بلکه به سلامت روانی و جسمی کودک نیز یاری می رساند
رشوند درباب امکانات دانشگاه ها برای پشتیبانی از مادران بیان نمود: در دانشگاه ما تنها در پردیس مرکزی مهدکودک فعال است. سایر دانشکده هایی که از پردیس مرکزی فاصله دارند، از این امکان محرومند. بنده خود دارای فرزندی با سن حدود دو سال هستم و تا حالا تلاشهای بسیاری جهت راه اندازی یک مهدکودک در دانشکده محل فعالیتم انجام داده ام. حتی پیشنهاد دادیم از فضای محدود موجود برای ایجاد یک اتاق جهت نگهداری خردسالان استفاده گردد و مادران شاغل یا دانشجویان داوطلب در قالب یک طرح مشارکتی، در تجهیز و نگهداری این فضا همکاری کنند.
وی افزود: با وجود استقبال اولیه، اجرای این طرح با چالش های مختلفی همچون مسئله مسئولیت پذیری قانونی، بیمه و نبود چارچوب حقوقی شفاف مواجه گردید. در جلسات مختلفی نیز این مورد عنوان شد، حتی به ریاست دانشگاه هم منعکس شد، اما در مرحله اجرا به علت نبود حمایت رسمی و بار حقوقی، متوقف ماند.
وی همین طور تصریح کرد: منزل من فاصله بسیاری با دانشکده و مدرسه دخترم دارد و آوردن پسرم به محل کار مستلزم هماهنگی پیچیده ای میان وظایف مادری است. تصور کنید اگر محیط کار من بگونه ای بود که می توانستم فرزندم را در محل کارم نگهداری کنم و در زمان های استراحت به او شیر بدهم یا در آغوش بگیرم، بطور قطع این تعامل، هم به سلامت روان من و هم به رشد عاطفی فرزندم کمک شایانی می کرد. از این منظر، ما فقط دغدغه افزایش جمعیت را نداریم. بلکه به دنبال پیشرفت کیفیت زیست جمعیت، سلامت روان مادران، و رشد متعادل شخصیت خردسالان هستیم.
کمک هزینه مهدکودک تنها ۳۵۰ هزار تومان
وی ضمن اشاره به مشکلات استفاده از مهدکودک های خارج از دانشگاه، نیز بیان نمود: هزینه ها بسیار بالا بود و گزارش هایی از رفتارهای ناصحیح مثل استفاده از داروی خواب آور یا برخورد نامناسب در بعضی مهدها شنیده می شد. پرستار خانگی هم به علت مسایل اعتماد و هزینه بالا، گزینه مناسبی نبود. هزینه هایی که در بعضی موارد بعنوان کمک هزینه مهدکودک پرداخت می شود بسیار ناچیز است. بطورمثال یکی از دانشگاه ها ماهی ۲۵۰ هزار تومان و دانشگاه ما ماهی ۳۵۰ هزار تومان بعنوان کمک هزینه پرداخت می کنند. آیا در وضعیت اقتصادی فعلی، با این مبلغ می توان حتی برای یک ساعت پرستار گرفت؟ رشوند همین طور اظهار نمود: نظارت کافی در مهدکودک ها نیز وجود ندارد، و شرایط آنها از منطقه ای به منطقه دیگر متفاوت می باشد. در مناطق شمالی تهران، هزینه ها بسیار بالا و سرسام آور است. حتی در مناطق جنوبی که خودم عبور دارم، باید حداقل ماهی پنج میلیون تومان هزینه کرد. فرزند من تنها سه روز در هفته بصورت پاره وقت در مهدکودک حضور دارد و هزینه ای که می پردازم کمتر از پنج میلیون تومان نیست. این در شرایطی است که سال قبل برخی همکارانم حتی برای حضور پاره وقت فرزندشان، ماهی سه میلیون تومان می پرداختند. واقعا ۳۵۰ هزار تومان بیشتر شبیه یک شوخی است.
مرخصی زایمان و حذف تدریجی از فعالیت حرفه ای
این عضو هیات علمی دانشگاه در ادامه در ارتباط با عدم وجود امنیت شغلی در زمان مرخصی زایمان بیان نمود: درباب تجربه شخصی خودم باید بگویم زمانی که پسرم تنها هفت ماه داشت، مجبور شدم به دانشگاه بازگردم، برای اینکه در صورت تأخیر، برنامه ریزی درسی به هم می خورد و ممکن بود از فعالیتهای آموزشی و پژوهشی کنار گذاشته شوم. این نگرانی در بین خیلی از مادران شاغل دیده می شود؛ ترس از حذف تدریجی از فعالیتهای حرفه ای در صورت گرفتن مرخصی.
پرستار خانگی دو چالش اصلی دارد: اول هزینه بالا، و دوم مسئله اعتمادپذیری
وی افزود: از طرفی، پیدا کردن پرستار مطمئن و متخصص برای کودک زیر یک سال با هزینه ای معقول، بسیار دشوار است. پرستار خانگی دو چالش اصلی دارد: اول هزینه بالا، و دوم مسئله اعتمادپذیری. نگرانی های مادرانه در این حوزه بسیار عمیق است. زمانی که کودک از مادر جدا می شود، ذهن مادر بازهم نزد فرزند باقی می ماند.
رشوند همین طور اظهار نمود: با عنایت به وضعیت فعلی، حتی ایجاد مهدکودک مشترک میان چند اداره یا نهاد نزدیک به یکدیگر، می تواند راه حل مناسبی باشد. بااینکه ایده آل آنست که این خدمات در همان ساختمان ارائه شود، اما حتی در یک خیابان بالاتر نیز، می تواند به مراتب مؤثرتر از نبود کامل آن باشد. تجربه شخصی من در استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی و ماندن طولانی مدت در ترافیک برای رساندن کودک به مهدکودک، نشان داده است که فاصله، نقش به سزایی در اضطراب کودک و فرسایش روانی مادر دارد.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب